خب. بریم پارت جدید
خب. بریم پارت جدید
مافیای دیوونه من
پارت دو
ویو سونیا
خدارا هزار مرتبه شکر میکنم که امروز مدرسه تعطیله و من راحت میتونم به خواب شیرینم ادامه بدم ولی نمیشه چون که
& سونیاااااااا*عربده حنجره پاره کن
+ای درد و سونیا کوفت و سونیا، سونیا مرد کفن شد بترکی چرا بیدارم میکنی بوزینه خررررر*زجه
&زرمار پاشو بینم دختره سلیطه پاشو بیا صبحونه یعنی ناهار ببخشید
+چه ناهار مگه ساعت چنده؟!
&عرضم به حضورت ساعت دو ظهر حالا پاشو
+جانممممم دو ظهررررررر پرانم ولی خوب خوابیدم باش اومدم غاز مرغابی
بلند شدم و کارام انجام دادم لباسمو هم عوض کردم رفتم سر میز داشتیم غذا میخوردیم که با چیزی که گفت غذا تو دهنم که هیچ تو معدم ماسید
&راستی شاید امروز دوباره قمار کردم
+هوففف هیونبین توهم شدی مثل قبلا بابا میخوای دباره زندگیمون خراب شه ول کن دیگه این کار کوفیتو
&من به خاطر خودمون قمار میکنم وگرنه من چیکار کردم که شدم مثل بابا بعدشم نترس زندگیمون خراب نمیشه
+اره میبینم چیکار کردی کم مونده از بی پولی منم بدی برم
&شاید دیدی دادم
+نه تورو خدا بیا خواهر یکی یدونتم بفرست بره رو هوا
&بس کن دیگه سونیا *داد
+از دادش ترسیدم بغضم گرفت رفتم کیفمو برداشتم با یه سری خرت و پرت و بدون توجه بهش رفتم بیرون همینجور تو خیابون چرخ میزدم نمیدونم چیشد دم خونه یولیا بودم چون جایی رو نداشتم رفتم پیشش تا درو باز کرد رفتم بغلش و کلی گریه کردم اخرش که اروم شدم بهش قضیه رو گفتم و اونم گفت پیش خودم بمون تا اوضاع درست شه
+ممنونم یولیا*لبخند بی جون
=خواهش میکنم عزیزم وای توروخدا نگاش کن نگا قیافش شبیه مرده متحرک شدی دختر بیا بشین غذا بخور
+نه ممنون اشتها ندارم فقط اگر میشه یه اتاق بده بهم خیلی خستم میخوام بخوابم اگر میشه
=باشه چرا که نه طبقه بالا اولین اتاق سمت راست برو استراحت کن چیزی خواستی هم صدام بزن
+باشه ممنون من رفتم
رفتم بالا خودمو ولو کردم رو تخت کم کم چشمام گرم شد و دیکه هیچی نفهمیدم
ویو یونگی
ایش از دست این تهیونگ عنتر حالا خوبه بهش گفتم زود یه جا واسه قمار پیدا کن چرا انقدر طولش میده که یهو دیدم داره با سرت میاد پیشم
_چیشد چیکار کردی
~پیدا کردم بهش زنگ هم زدم که زود بیاد پاشو ما هم بریم تا اون میاد
_باشه اومدم برو ماشینو بیار منم اومدم
رفتم پایین سوار ماشین شدم سمت محل قمار حرکت کردم بعد از چند مین رسیدیم پیاده شدم و رفتم داخل همه تعظیم کردن رفتم نشستم روبه روش
.....؟: سلام جناب مین پارسال دوست امسال اشنا
_انشالله سال بعد دشمن خب امیدوارم اگر باختی چیز خوبی گیرم بیاد
.....؟: تا من ببازم
بازی رو شروع کردیم همه چی داشت خوب پیش میرفت تا اینکه
خب خب خماری اگر فهمیدین فرد ناشناس کیه؟!
مافیای دیوونه من
پارت دو
ویو سونیا
خدارا هزار مرتبه شکر میکنم که امروز مدرسه تعطیله و من راحت میتونم به خواب شیرینم ادامه بدم ولی نمیشه چون که
& سونیاااااااا*عربده حنجره پاره کن
+ای درد و سونیا کوفت و سونیا، سونیا مرد کفن شد بترکی چرا بیدارم میکنی بوزینه خررررر*زجه
&زرمار پاشو بینم دختره سلیطه پاشو بیا صبحونه یعنی ناهار ببخشید
+چه ناهار مگه ساعت چنده؟!
&عرضم به حضورت ساعت دو ظهر حالا پاشو
+جانممممم دو ظهررررررر پرانم ولی خوب خوابیدم باش اومدم غاز مرغابی
بلند شدم و کارام انجام دادم لباسمو هم عوض کردم رفتم سر میز داشتیم غذا میخوردیم که با چیزی که گفت غذا تو دهنم که هیچ تو معدم ماسید
&راستی شاید امروز دوباره قمار کردم
+هوففف هیونبین توهم شدی مثل قبلا بابا میخوای دباره زندگیمون خراب شه ول کن دیگه این کار کوفیتو
&من به خاطر خودمون قمار میکنم وگرنه من چیکار کردم که شدم مثل بابا بعدشم نترس زندگیمون خراب نمیشه
+اره میبینم چیکار کردی کم مونده از بی پولی منم بدی برم
&شاید دیدی دادم
+نه تورو خدا بیا خواهر یکی یدونتم بفرست بره رو هوا
&بس کن دیگه سونیا *داد
+از دادش ترسیدم بغضم گرفت رفتم کیفمو برداشتم با یه سری خرت و پرت و بدون توجه بهش رفتم بیرون همینجور تو خیابون چرخ میزدم نمیدونم چیشد دم خونه یولیا بودم چون جایی رو نداشتم رفتم پیشش تا درو باز کرد رفتم بغلش و کلی گریه کردم اخرش که اروم شدم بهش قضیه رو گفتم و اونم گفت پیش خودم بمون تا اوضاع درست شه
+ممنونم یولیا*لبخند بی جون
=خواهش میکنم عزیزم وای توروخدا نگاش کن نگا قیافش شبیه مرده متحرک شدی دختر بیا بشین غذا بخور
+نه ممنون اشتها ندارم فقط اگر میشه یه اتاق بده بهم خیلی خستم میخوام بخوابم اگر میشه
=باشه چرا که نه طبقه بالا اولین اتاق سمت راست برو استراحت کن چیزی خواستی هم صدام بزن
+باشه ممنون من رفتم
رفتم بالا خودمو ولو کردم رو تخت کم کم چشمام گرم شد و دیکه هیچی نفهمیدم
ویو یونگی
ایش از دست این تهیونگ عنتر حالا خوبه بهش گفتم زود یه جا واسه قمار پیدا کن چرا انقدر طولش میده که یهو دیدم داره با سرت میاد پیشم
_چیشد چیکار کردی
~پیدا کردم بهش زنگ هم زدم که زود بیاد پاشو ما هم بریم تا اون میاد
_باشه اومدم برو ماشینو بیار منم اومدم
رفتم پایین سوار ماشین شدم سمت محل قمار حرکت کردم بعد از چند مین رسیدیم پیاده شدم و رفتم داخل همه تعظیم کردن رفتم نشستم روبه روش
.....؟: سلام جناب مین پارسال دوست امسال اشنا
_انشالله سال بعد دشمن خب امیدوارم اگر باختی چیز خوبی گیرم بیاد
.....؟: تا من ببازم
بازی رو شروع کردیم همه چی داشت خوب پیش میرفت تا اینکه
خب خب خماری اگر فهمیدین فرد ناشناس کیه؟!
۷.۲k
۱۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.