پارت چهارده
★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†
با بستن در با قدمای تند سمت اتاق مهمان رفت
درو باز کرد ک با دیدن اون پاپی کوچولو ک سعی میکنه دستاشو باز کنه پوزخندی زد
-مونگ مونگی چطوره؟!
گفت و سمت سوبیک رفت
+چرا دستام بستس؟مگه قرار نبود صبح منو ببری خونه ؟
سوبیک با چشمای خیس نگاهشو ب مارک داد و گفت
-عمم خب اره میبرمت خونه ولی ب بابات گفتم اونم گفت کار داره
مکث کرد
-گفت ببرمت پیش دوستش
با دستپاچگی گفت و نگاهشو ب زمین داد
سوبیک با شنیدن حرف مارک یکم اروم شد
+ نگفتی چرا دستام بستس...
+پس مامانم چی؟ دوستش کیه ؟
-خببببب گفتم دیگه رفتن سفر کاری ، نمیدونم دوست بابات کیه فقط بهم ادرس داد
سوبیک به تکون دادن سرش اکتفا کرد
+میشه بهش زنگ بزنی ؟
-نه
+چرا ؟ :(
-اینقدر سوال نپرس سوبیک عصبیم میکنی
با جدیت اخطار داد و از اتاق بیرون رفت
★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†
ببخشید خیلی دیر گذاشتم
#Missing
با بستن در با قدمای تند سمت اتاق مهمان رفت
درو باز کرد ک با دیدن اون پاپی کوچولو ک سعی میکنه دستاشو باز کنه پوزخندی زد
-مونگ مونگی چطوره؟!
گفت و سمت سوبیک رفت
+چرا دستام بستس؟مگه قرار نبود صبح منو ببری خونه ؟
سوبیک با چشمای خیس نگاهشو ب مارک داد و گفت
-عمم خب اره میبرمت خونه ولی ب بابات گفتم اونم گفت کار داره
مکث کرد
-گفت ببرمت پیش دوستش
با دستپاچگی گفت و نگاهشو ب زمین داد
سوبیک با شنیدن حرف مارک یکم اروم شد
+ نگفتی چرا دستام بستس...
+پس مامانم چی؟ دوستش کیه ؟
-خببببب گفتم دیگه رفتن سفر کاری ، نمیدونم دوست بابات کیه فقط بهم ادرس داد
سوبیک به تکون دادن سرش اکتفا کرد
+میشه بهش زنگ بزنی ؟
-نه
+چرا ؟ :(
-اینقدر سوال نپرس سوبیک عصبیم میکنی
با جدیت اخطار داد و از اتاق بیرون رفت
★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†
ببخشید خیلی دیر گذاشتم
#Missing
۲.۵k
۱۳ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.