( Killer monster )
( Killer monster )
P4
ات نشست *
ات ویو: استاد کلی زر زد و زنگ تفریح خورد جئون میخاست بلند شه دستش رو گذاشت روی رون هام و بلند شد منم بدون توجه بلند شدم و رفتم سالن غذا خوری و داشتم غذا میخوردم که اکیپ جئون اومدن کنارم نشستن
تهیونگ: میدونی با مافیا های رده پایین نمیشینیم...
لیا ( دوست صمیمی ات ): گمشین*
تهیونگ : اوم بیب میبینم فشار میخوری
لیا تا خواست حرف بزنه ات گفت
ات: لیا اینا ی تخته کم دارن خب؟ وقتت هدر نده بیب
تهیونگ: عوو حرف زدی
ات و لیا: ......................
پس اعضا تصمیم گرفتن غذا بخورن
جئون: بچه ها میخام سر به سرش بزارم
شوگا: دیدی خودت میخاری ( سرد)
کوک: بچه ها میریم دم خونش و توی اتاقش رنگ میپاشیم چطوره😂
اعضا: کوک تو نمیفهمی این کیه هان ؟
نامجون: کله شق
ات ویو
بعد دانشگاه*
کوک ویو
خب با اعضا رفتیم دم خونش و رنگ ها رو پاشیدیم تو عمارتش
ات: فاکککک جئوننن( سرد و عصبی)
کوک: یاح
ات: دقیقا چرا
کوک: نمیدونم خوشگل خانوم
ات:خفه شو ( عربده )
کوک رفت
شب*
شب بود همه جا تاریک اعضا داشتن فیلم میدیدن که صدای خراشیده شدن کارد به بشقاب اومد
جین : یا جد پی دی نیم
کوک:خفه شو جین ( اروم)
کوک رفت توی آشپزخونه
صدای جیغ بلندی اومد
اعضا : یا خداااااا جنننننننننن
هر کدوم به سمتی میرفتن تا ی صدا اومد صدای آشنا
ات:اینم تلافی ( با خنده)میبینم قشنگگگ ترسیدین نچ نچ مردای گنده
کوک: ات فاک بهت
ات:اک بای
P4
ات نشست *
ات ویو: استاد کلی زر زد و زنگ تفریح خورد جئون میخاست بلند شه دستش رو گذاشت روی رون هام و بلند شد منم بدون توجه بلند شدم و رفتم سالن غذا خوری و داشتم غذا میخوردم که اکیپ جئون اومدن کنارم نشستن
تهیونگ: میدونی با مافیا های رده پایین نمیشینیم...
لیا ( دوست صمیمی ات ): گمشین*
تهیونگ : اوم بیب میبینم فشار میخوری
لیا تا خواست حرف بزنه ات گفت
ات: لیا اینا ی تخته کم دارن خب؟ وقتت هدر نده بیب
تهیونگ: عوو حرف زدی
ات و لیا: ......................
پس اعضا تصمیم گرفتن غذا بخورن
جئون: بچه ها میخام سر به سرش بزارم
شوگا: دیدی خودت میخاری ( سرد)
کوک: بچه ها میریم دم خونش و توی اتاقش رنگ میپاشیم چطوره😂
اعضا: کوک تو نمیفهمی این کیه هان ؟
نامجون: کله شق
ات ویو
بعد دانشگاه*
کوک ویو
خب با اعضا رفتیم دم خونش و رنگ ها رو پاشیدیم تو عمارتش
ات: فاکککک جئوننن( سرد و عصبی)
کوک: یاح
ات: دقیقا چرا
کوک: نمیدونم خوشگل خانوم
ات:خفه شو ( عربده )
کوک رفت
شب*
شب بود همه جا تاریک اعضا داشتن فیلم میدیدن که صدای خراشیده شدن کارد به بشقاب اومد
جین : یا جد پی دی نیم
کوک:خفه شو جین ( اروم)
کوک رفت توی آشپزخونه
صدای جیغ بلندی اومد
اعضا : یا خداااااا جنننننننننن
هر کدوم به سمتی میرفتن تا ی صدا اومد صدای آشنا
ات:اینم تلافی ( با خنده)میبینم قشنگگگ ترسیدین نچ نچ مردای گنده
کوک: ات فاک بهت
ات:اک بای
۱۲.۳k
۱۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.