الهی بنده ای گم کرده راهم
الهی بنده ای گم کرده راهم
بده راهم که سرتاپا گناهم
اگر عمری به غفلت زیست کردم
تمام هستیم را نیست کردم
به هر در، حلقه کوبیدم خدا
یالباس یأس پوشیدم به
اسیر نفس هر جایی شدم من
مقیم شهر رسوایی شدم من
نچیدم گل زشاخ آرزویی
ندارم پیش مردم آبرویی
کنم با عجز و لابه بر تو اظهار
گنه کارم گنه کارم گنه کار
تو رحمان و رحیم و مهربانی
منم مهمان تو، تو میزبانی
تو سوز سینه ام را ساز کردی
در رحمت به رویم باز کردی
تو گفتی توبه کن، من می پذیرم
ترحم کن امیرا من فقیرم
الهی! هرچه هستم هر که هستم
سر خوان عطای تو نشستم
یقین دارم که با این شرمساری
نجاتم می دهی از خوار و زاری
اگر کوه گنه گردیده بارم
یقین دارم علی را دوست دارم
ببخشا ای همه آگاهی من
گناهم را به خاطرخواهی من
الهی! گرچه هستم غرق عصیان
پشیمانم پشیمانم پشیمان
خدایا منو ببخش
بده راهم که سرتاپا گناهم
اگر عمری به غفلت زیست کردم
تمام هستیم را نیست کردم
به هر در، حلقه کوبیدم خدا
یالباس یأس پوشیدم به
اسیر نفس هر جایی شدم من
مقیم شهر رسوایی شدم من
نچیدم گل زشاخ آرزویی
ندارم پیش مردم آبرویی
کنم با عجز و لابه بر تو اظهار
گنه کارم گنه کارم گنه کار
تو رحمان و رحیم و مهربانی
منم مهمان تو، تو میزبانی
تو سوز سینه ام را ساز کردی
در رحمت به رویم باز کردی
تو گفتی توبه کن، من می پذیرم
ترحم کن امیرا من فقیرم
الهی! هرچه هستم هر که هستم
سر خوان عطای تو نشستم
یقین دارم که با این شرمساری
نجاتم می دهی از خوار و زاری
اگر کوه گنه گردیده بارم
یقین دارم علی را دوست دارم
ببخشا ای همه آگاهی من
گناهم را به خاطرخواهی من
الهی! گرچه هستم غرق عصیان
پشیمانم پشیمانم پشیمان
خدایا منو ببخش
- ۳.۹k
- ۰۱ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط