𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃
𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃
𝐏𝐚𝐫𝐭:³⁴
- اگه؟
+(متعجب)
- داشتی میگفتی!
+شما چرا گوش وایسادید؟(عصبی)″واییی اگه یه کلمه دیگه میگفتم کارم ساخته بوددد میفهمید دوستش دارم″
- اینجا قصر منه و هرکار دلم میخواد میکنم به تو هم مربوط نیست(سرد)
+حتی اگه به حریم خصوصی بقیه هم احترام نزارید ؟(یکم داد)
-اره، بعدشم کی به تو اجازه داده سر من داد بزنی(داد بزنی رو با عربده گفت، عصبی)
+عذر میخوام.(و رفت داخل که به ندیمه خورد)
&با.....
+خوراکی هارو خودت بخور نمیخوام (عصبی و رفت تو اتاق)
(شب)
&بانوی من میتونم بیام داخل؟
+وایسا!″وقتی اومدم داخل بدون اینکه پشت سرمو نگاه کنم پریدم روی تخت و زدم زیر گریه چرا بیاد انقدر بد باهام رفتار کنه؟ خودمو جمعو جور کردم و ″
+بیا داخل (لبخند)
& شام حاضره بانوی من(تعظیم)
+الان میام″ امشب میخوام با شاهزاده صحبت کنم میخوام برگردم خونه حتی اگه به قیمت جونمم تمام بشه″
بدون حرفی نشست سر میز غذا خوری
.......
(⁵دقیقه بعد)
+اهمم،راستش میخواستم موضوعی رو بهتون بگم!
-هوم؟
+راستش من میخوام برگردم(جدی)
- شوخی بامزه ایی بود، الان دیگه غذاتو بخور!(سرد)
+شاهزاده جئون!(جدی)
- ببین نمیتونی برگردی پس حرف اضافی رو تمام کن(عصبی)
+من باید برگردم برام مهم نیست بمیرم یا نه(داد، از سر جاش بلند شد)
- قصد جونتو کردی؟(حرصی،عصبی، بلند نشد اما قاشقشو محکم کوبید روی میز)
𝐏𝐚𝐫𝐭:³⁴
- اگه؟
+(متعجب)
- داشتی میگفتی!
+شما چرا گوش وایسادید؟(عصبی)″واییی اگه یه کلمه دیگه میگفتم کارم ساخته بوددد میفهمید دوستش دارم″
- اینجا قصر منه و هرکار دلم میخواد میکنم به تو هم مربوط نیست(سرد)
+حتی اگه به حریم خصوصی بقیه هم احترام نزارید ؟(یکم داد)
-اره، بعدشم کی به تو اجازه داده سر من داد بزنی(داد بزنی رو با عربده گفت، عصبی)
+عذر میخوام.(و رفت داخل که به ندیمه خورد)
&با.....
+خوراکی هارو خودت بخور نمیخوام (عصبی و رفت تو اتاق)
(شب)
&بانوی من میتونم بیام داخل؟
+وایسا!″وقتی اومدم داخل بدون اینکه پشت سرمو نگاه کنم پریدم روی تخت و زدم زیر گریه چرا بیاد انقدر بد باهام رفتار کنه؟ خودمو جمعو جور کردم و ″
+بیا داخل (لبخند)
& شام حاضره بانوی من(تعظیم)
+الان میام″ امشب میخوام با شاهزاده صحبت کنم میخوام برگردم خونه حتی اگه به قیمت جونمم تمام بشه″
بدون حرفی نشست سر میز غذا خوری
.......
(⁵دقیقه بعد)
+اهمم،راستش میخواستم موضوعی رو بهتون بگم!
-هوم؟
+راستش من میخوام برگردم(جدی)
- شوخی بامزه ایی بود، الان دیگه غذاتو بخور!(سرد)
+شاهزاده جئون!(جدی)
- ببین نمیتونی برگردی پس حرف اضافی رو تمام کن(عصبی)
+من باید برگردم برام مهم نیست بمیرم یا نه(داد، از سر جاش بلند شد)
- قصد جونتو کردی؟(حرصی،عصبی، بلند نشد اما قاشقشو محکم کوبید روی میز)
۵۲۸
۲۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.