من ک خود رفتنیم روی چرا گرداندی
من ک خود رفتنیم روی چرا گرداندی
تو ک این فکر مرا از پس ذهنم خواندی
نکند روی گرفتی ک من از در نروم؟
گل من از چ سبب روی خودت پوشاندی؟
من ک بستم چمدان این عملت بهر چ بود؟
ب زمین پای مرا با عملت چسباندی
بروم یا نروم؟حرف بزن،منتظرم
تو مرا بابت رفتن گل من ترساندی
با سکوت پر از ابهام خودت ای نفسم
هرچه غم بوده و هست توی دلم بنشاندی
حرف بزن،هرچه بگویی تو،همان خواهد شد
من همانم ک ب هر ساز خودت رقصاندی
بسته راه نفسم بغض،بگو من چ کنم؟
روی دستگیره ی در،دست مرا خشکاندی
تو مرا غرق توهم کردی با کارت
باز چون روز نخست قلب مرا لرزاندی
گل من روی مگیر از من عاشق پیشه
بخدا این جگرم را ب ستم سوزاندی
آری تو حرف نخواهی زد از آنجا ک ز من بیزاری
من همانم ک تو از قلب خود او را راندی
بیخودی منتظر یک سخن شادم من
تویی آن کس ک همیشه دل من رنجاندی
با تو عشق آغاز شد بی تو ب پایان برسد
ولی ای کاش توام عاشق من میماندی
تو ک این فکر مرا از پس ذهنم خواندی
نکند روی گرفتی ک من از در نروم؟
گل من از چ سبب روی خودت پوشاندی؟
من ک بستم چمدان این عملت بهر چ بود؟
ب زمین پای مرا با عملت چسباندی
بروم یا نروم؟حرف بزن،منتظرم
تو مرا بابت رفتن گل من ترساندی
با سکوت پر از ابهام خودت ای نفسم
هرچه غم بوده و هست توی دلم بنشاندی
حرف بزن،هرچه بگویی تو،همان خواهد شد
من همانم ک ب هر ساز خودت رقصاندی
بسته راه نفسم بغض،بگو من چ کنم؟
روی دستگیره ی در،دست مرا خشکاندی
تو مرا غرق توهم کردی با کارت
باز چون روز نخست قلب مرا لرزاندی
گل من روی مگیر از من عاشق پیشه
بخدا این جگرم را ب ستم سوزاندی
آری تو حرف نخواهی زد از آنجا ک ز من بیزاری
من همانم ک تو از قلب خود او را راندی
بیخودی منتظر یک سخن شادم من
تویی آن کس ک همیشه دل من رنجاندی
با تو عشق آغاز شد بی تو ب پایان برسد
ولی ای کاش توام عاشق من میماندی
- ۳.۹k
- ۱۰ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط