دوستت دارم

دوستت دارم،
و با خیالی از تو خواهم مُرد.
دفن خواهم شد.
در جایی که نشانش را نمیدانم...!

و سال‌ها بعد
شاید کسانی باشند،
که از سَر اتفاق،
در اعماق زمین
یا تکه‌ای از یک شهر سوخته،
مشتی خاک خواهند یافت!
که بوی عشق میدهد...
#مهران_رمضانیان
#ازدواج
دیدگاه ها (۱)

همیشه دلم خواسته بدانملحظه‌های تو بی‌من چطور می‌گذرد؟وقتی نگ...

تونه دوری تا انتظارت کشمو نه نزدیکی تا دیدارت کنمو نه از آن ...

فقط یک‌مشت برگ زرد و نارنجیه دیگه ...چرا شلوغش کردین ؟ نمی د...

تنها دلیل سر خوشی هایممن سخت میخندم بدون تو #محمدرضا_احمدی ...

داستان اول «قامت پدر»محله پشت برج، توی باغ مشغول بازی بودم ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط