سناریو
سناریو☆
Pov:وقتی مامان بابات با رابطتون مخالفت میکنن
نامجون :با پدر مادر صحبت میکنه
جین :چون میدونی از این حرکت مامان بابات ناراحتی سعی میکنه بخندوندت
جیهوپ :وقتی مامان بابات میفهمن کنارش خوشحالی و میخندی قبول میکنن
یونگی :حرف مامان بابات براش مهم نبود
جیمین :با کمک از کیوت بودنش دل مامان بابات رو بدست آورد و راضیشون کرد
تهیونگ : تورو از خونه مامان بابات میدزده
کوک : حرف مامان بابات مهم نبود براش چون تا ۹ ماه بعد قراره بابا بشه
Pov:وقتی مامان بابات با رابطتون مخالفت میکنن
نامجون :با پدر مادر صحبت میکنه
جین :چون میدونی از این حرکت مامان بابات ناراحتی سعی میکنه بخندوندت
جیهوپ :وقتی مامان بابات میفهمن کنارش خوشحالی و میخندی قبول میکنن
یونگی :حرف مامان بابات براش مهم نبود
جیمین :با کمک از کیوت بودنش دل مامان بابات رو بدست آورد و راضیشون کرد
تهیونگ : تورو از خونه مامان بابات میدزده
کوک : حرف مامان بابات مهم نبود براش چون تا ۹ ماه بعد قراره بابا بشه
- ۲.۹k
- ۱۹ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط