سناریو استری کیدز
سناریو استری کیدز
" وقتی از هم جدا شدیم و بعد چن وقت ما رو با یه پسر میبینن"
چان: با نگاه عصبی بهت خیره میشهو توی دهنش میگه...
'کریستوفر نیستم اگه از این آدم نسازم.'
مینهو: نکشش..
بکشش..
نکش..
بکش..
- پس میکشمش
چانگیبن: جوری باهات غریبه میشه که انگار نه انگار کسی به اسم تو میشناخته... ولی از درون نابود میشه.
هیونجین: میاد دستتو میگیره
- عزیزم.. اینجا چی کار میکنی
چی کار میکنی هیونجین؟!
نزدیک گوشت میشه:
- شب خودت برام توضیح میدی خانم هوانگ.
هان: اونم رفت با یکی دیگه گرم گرفت تو الان داشتی حرص میخوردی
فلیکس: با صدای خفش اسمتو صدا میزنه.
- خانم لی..
وقتی میرسه پیشت نگاهی به پسری که باهاش حرف میزدی میندازه و نگاهی بهت میکنه
- نمیخوای معرفی کنی عزیزم؟..
سونگمین: اصلا ری اکشن خاصی به رفتارت نشون نمیداد و جوری تظاهر میکرد که اصلا براش مهم نیستی .
ولی وقتی خلوت گیرت اورد کوبیدت به دیوار
-ولت نکردم که بری پیش یکی دیگه خانوم کیم.
جونگین: بچم ناراحت شده بود
نتونست بغضش رو تحمل کنه بغل چان گریه اش گرفت.
" وقتی از هم جدا شدیم و بعد چن وقت ما رو با یه پسر میبینن"
چان: با نگاه عصبی بهت خیره میشهو توی دهنش میگه...
'کریستوفر نیستم اگه از این آدم نسازم.'
مینهو: نکشش..
بکشش..
نکش..
بکش..
- پس میکشمش
چانگیبن: جوری باهات غریبه میشه که انگار نه انگار کسی به اسم تو میشناخته... ولی از درون نابود میشه.
هیونجین: میاد دستتو میگیره
- عزیزم.. اینجا چی کار میکنی
چی کار میکنی هیونجین؟!
نزدیک گوشت میشه:
- شب خودت برام توضیح میدی خانم هوانگ.
هان: اونم رفت با یکی دیگه گرم گرفت تو الان داشتی حرص میخوردی
فلیکس: با صدای خفش اسمتو صدا میزنه.
- خانم لی..
وقتی میرسه پیشت نگاهی به پسری که باهاش حرف میزدی میندازه و نگاهی بهت میکنه
- نمیخوای معرفی کنی عزیزم؟..
سونگمین: اصلا ری اکشن خاصی به رفتارت نشون نمیداد و جوری تظاهر میکرد که اصلا براش مهم نیستی .
ولی وقتی خلوت گیرت اورد کوبیدت به دیوار
-ولت نکردم که بری پیش یکی دیگه خانوم کیم.
جونگین: بچم ناراحت شده بود
نتونست بغضش رو تحمل کنه بغل چان گریه اش گرفت.
- ۶.۰k
- ۱۹ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط