تو آینه نگاه کردم

تو آینه نگاه کردم
دیدم چندتا تار موی سفید تو سرم نمایان شده.
یاد اون بیت افتادم که می‌گفت :
"مبر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز
جوان ز حادثه ای پیر می‌شود گاهی!"
دیدگاه ها (۱)

همه‌ی توقعات و انتظاراتم از آدم‌ها را از رابطه‌هایم حذف کرده...

در برابر بی مهری آدم ها هیچ نمی‌گویم؛ سکوت و سکوت و سکوت. ان...

کجای این آسمان ایستاده‌ای؟ که وقتی باران شدیدتر می‌شود؛ دلتن...

آفتاب را دوست دارم؛به خاطر پیراهنت روی طناب رخت..-بیژن نجدی

پارت ۱۰+ببین باید حرف بزنیم اینجور نمیشه-گفتم برو تو اتاق (د...

SENARIO :: The Hunters Lave for the Devil :: PART :: 9

𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭⁴ می خوام وقتی رفتیم خونه ازش تشکر ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط