part ❸❹
#part_❸❹
#khanevadeh_hoseleh_sar_bar
او مای گاد پ بریم....
Parisa :
سوار ماشین شدیم و رفتیم خونه من و پرنیا فک نکنم پرنیا خونه باش چون با بچه ها بود وای ن امین
امین: چی شد؟؟
پریسا : ب پرنیا گفتم لوکیشن بفرسته بریم کافه با اونا اونو چیکا کنم؟
امین : همین؟ خوب زنگ بزن بگو نمیایم
پریسا : باش چاره دیگ ای ندارم ک، زنگ زدم جواب نداد....
امین جواب نمیده
امین : باش ولی کن اونا تو فک خودشونن بیا ما بریم دوتامون
پریسا : باش
امین : پریسا ی لحظه صب کن....
پریسا : چی شده؟
امین : راستش...را... س. تش...میش بریم خونه من بعد خونه شما؟ ( با خجالت)
پریسا : آره ولی چرا؟
امین : منی گیتار داشتم میخواستم اونو بهت نشون بدم اگ بخوای...
پریسا : باش بریم خونه تو.... فقط حامیم خونه نباشه؟
امین : ن بابام اونم با بچه های
پریسا : اوک بریم...
« یک ربع بعد... »
Amin :
رسیدیم خونه درو باز کردم خیلی سرم درد میکرد
پریسا بفرما بشین راحت باش
پریسا : ممنون
امین : چیزی میخوری بیارم برات؟
پریسا : ن ممنون بیا بشین
امین : ن صب کن الان میارم
پریسا : ولی...
امین : ولی نداریم الان میارم صب کن
پریسا : باش...
#khanevadeh_hoseleh_sar_bar
او مای گاد پ بریم....
Parisa :
سوار ماشین شدیم و رفتیم خونه من و پرنیا فک نکنم پرنیا خونه باش چون با بچه ها بود وای ن امین
امین: چی شد؟؟
پریسا : ب پرنیا گفتم لوکیشن بفرسته بریم کافه با اونا اونو چیکا کنم؟
امین : همین؟ خوب زنگ بزن بگو نمیایم
پریسا : باش چاره دیگ ای ندارم ک، زنگ زدم جواب نداد....
امین جواب نمیده
امین : باش ولی کن اونا تو فک خودشونن بیا ما بریم دوتامون
پریسا : باش
امین : پریسا ی لحظه صب کن....
پریسا : چی شده؟
امین : راستش...را... س. تش...میش بریم خونه من بعد خونه شما؟ ( با خجالت)
پریسا : آره ولی چرا؟
امین : منی گیتار داشتم میخواستم اونو بهت نشون بدم اگ بخوای...
پریسا : باش بریم خونه تو.... فقط حامیم خونه نباشه؟
امین : ن بابام اونم با بچه های
پریسا : اوک بریم...
« یک ربع بعد... »
Amin :
رسیدیم خونه درو باز کردم خیلی سرم درد میکرد
پریسا بفرما بشین راحت باش
پریسا : ممنون
امین : چیزی میخوری بیارم برات؟
پریسا : ن ممنون بیا بشین
امین : ن صب کن الان میارم
پریسا : ولی...
امین : ولی نداریم الان میارم صب کن
پریسا : باش...
۳.۳k
۲۰ اسفند ۱۴۰۲