𝑝𝑎𝑟𝑡¹
𝑝𝑎𝑟𝑡¹
جیمین:تههههههههههههههه پاشووووو(داد)
ته:5 دقیقه دیگه فقط 5 دقیقه(خوابالو)
جیمین:دور میشه ته امروز قراره چند نفر رو استخدام کنییی
ته:باش بیدار شدم اوففففف صبحانه اماده ست
جیمین:ارههه
ته:لباسامو پوشیدم رفتم پایین دیدم غذا رو اماده کرده
جیمین: اقای تنبل بیا صبحانه بخور
ته:باش...امروز خیلی کار داریم
جیمین:اره واقعاااا
غذاشونو خوردن سوار ماشین شدن
کوک:ساعت 6 صبح پاشدم رفتم صورتمو شستم رفتم دیدم یونگی عین گربه میخواستم بکشمش فقط.... یونگییییی نمیخوای پاشیی امروز کار داریمم ها
یونگی:بیدارم بیدارمم(خواب)
کوک:اره جون عمت....پاشوو ببینمممممم( اخرشو داد)
یونگی:چیشدددددههه چرا داد میزنی
کوک:ها چیشد تو که بیدار بودی
یونگی:ناموسن خیلی زود پا میشی
کوک:امروز دوباره قراره مخمونو بزنن دخترای شرکت
یونگی:واقعا از دخترا متنفرم:////
کوک:یونگی تنها نیستی داداشم
کوک و یونگی هم راه افتادن رفتن شرکت
ویو ته
وقتی با جیمین رسیدیم شرکت فقط دونفر از اونایی که قرار بود استخدام کنم اونجا بودن یکیشون انگا دوسال از خودم بچه تر بود واقعا کیوت بود
ویو کوک
وقتی داشتیم با یونگی داشتیم حرف میزدیم یهو رئیس شرکت اسمش چی بود اها اقای کیم تهیونگ ولی خیلی خوشتیپ دخترا حق داشتن که بهش پا بدن
داشتم تو با خودم حرف میزدم که یهو.......
صبح پارت ² رو میزارم🪐✨
🌑
جیمین:تههههههههههههههه پاشووووو(داد)
ته:5 دقیقه دیگه فقط 5 دقیقه(خوابالو)
جیمین:دور میشه ته امروز قراره چند نفر رو استخدام کنییی
ته:باش بیدار شدم اوففففف صبحانه اماده ست
جیمین:ارههه
ته:لباسامو پوشیدم رفتم پایین دیدم غذا رو اماده کرده
جیمین: اقای تنبل بیا صبحانه بخور
ته:باش...امروز خیلی کار داریم
جیمین:اره واقعاااا
غذاشونو خوردن سوار ماشین شدن
کوک:ساعت 6 صبح پاشدم رفتم صورتمو شستم رفتم دیدم یونگی عین گربه میخواستم بکشمش فقط.... یونگییییی نمیخوای پاشیی امروز کار داریمم ها
یونگی:بیدارم بیدارمم(خواب)
کوک:اره جون عمت....پاشوو ببینمممممم( اخرشو داد)
یونگی:چیشدددددههه چرا داد میزنی
کوک:ها چیشد تو که بیدار بودی
یونگی:ناموسن خیلی زود پا میشی
کوک:امروز دوباره قراره مخمونو بزنن دخترای شرکت
یونگی:واقعا از دخترا متنفرم:////
کوک:یونگی تنها نیستی داداشم
کوک و یونگی هم راه افتادن رفتن شرکت
ویو ته
وقتی با جیمین رسیدیم شرکت فقط دونفر از اونایی که قرار بود استخدام کنم اونجا بودن یکیشون انگا دوسال از خودم بچه تر بود واقعا کیوت بود
ویو کوک
وقتی داشتیم با یونگی داشتیم حرف میزدیم یهو رئیس شرکت اسمش چی بود اها اقای کیم تهیونگ ولی خیلی خوشتیپ دخترا حق داشتن که بهش پا بدن
داشتم تو با خودم حرف میزدم که یهو.......
صبح پارت ² رو میزارم🪐✨
🌑
۴.۱k
۲۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.