فیک جونگ کوک
فیک جونگ کوک
برادر_ناتنی_من
پارت۱
سلام اسم من بورا هست و خب داستان زندگیم ی جورایی غمیگینه ترجیح میدم نگم .
توی خونه نشسته بودم و داشتم سریال میدیدم که مادر با ی پسر وارد خونه شد
پسر جوونی بود و مو های مشکی و فر داشت .
برام سوال بود که اون کیه اما اخه به من چه من نه سر پیازم نه ته پیازم که مادر اومد داخل تر و رفت به سمت اشپزخونه .
منم سریع رفتم بالا میدونستم که بالاخره ی روز میاد پسر واقعیش من چی وقتی اون بیاد تکلیف من چیه ؟؟
داشتم همین فکرا رو میکردم که مادم گفت :بورا ......بورا......
رفتم پایین و گفتم :سلام مادر خسته نباشید .
بعد برگشتم به سمت اون پسر و گفتم :سلام خسته نباشید
و احترام گذاشتم
مادر گفت :نمیخوای بدونی این کیه ؟؟؟
من :خیر مشکلی ندارم به من مریوط نیست
مادر :دخترم چرا این جور حرف میزنی ؟؟
ک یهو اون پسر برگشت سمت مادر و گفت :مادر تو که گفتی بعد از پدر با هیچ کس نیستی!!
مادر :راست گفتم بورا دختر واقعیم نیست !بعد از تو تنها بودم . اون جایگزین توعه ....
درسته من جایگزین اون پسر بودم و حالا که اصلی اومده اونی که جایگزینشه باید بره ناخوداگاه چیزی رو توی گلوم حس کردم دستم رو گذاشتم جلوی دهنم و خون بالا اوردم
#فیک_بی_تی_اس
#جونگکوک
#جیمین
#تهیونگ
#هوسوک
#شوگا
#جین
#ارام
برادر_ناتنی_من
پارت۱
سلام اسم من بورا هست و خب داستان زندگیم ی جورایی غمیگینه ترجیح میدم نگم .
توی خونه نشسته بودم و داشتم سریال میدیدم که مادر با ی پسر وارد خونه شد
پسر جوونی بود و مو های مشکی و فر داشت .
برام سوال بود که اون کیه اما اخه به من چه من نه سر پیازم نه ته پیازم که مادر اومد داخل تر و رفت به سمت اشپزخونه .
منم سریع رفتم بالا میدونستم که بالاخره ی روز میاد پسر واقعیش من چی وقتی اون بیاد تکلیف من چیه ؟؟
داشتم همین فکرا رو میکردم که مادم گفت :بورا ......بورا......
رفتم پایین و گفتم :سلام مادر خسته نباشید .
بعد برگشتم به سمت اون پسر و گفتم :سلام خسته نباشید
و احترام گذاشتم
مادر گفت :نمیخوای بدونی این کیه ؟؟؟
من :خیر مشکلی ندارم به من مریوط نیست
مادر :دخترم چرا این جور حرف میزنی ؟؟
ک یهو اون پسر برگشت سمت مادر و گفت :مادر تو که گفتی بعد از پدر با هیچ کس نیستی!!
مادر :راست گفتم بورا دختر واقعیم نیست !بعد از تو تنها بودم . اون جایگزین توعه ....
درسته من جایگزین اون پسر بودم و حالا که اصلی اومده اونی که جایگزینشه باید بره ناخوداگاه چیزی رو توی گلوم حس کردم دستم رو گذاشتم جلوی دهنم و خون بالا اوردم
#فیک_بی_تی_اس
#جونگکوک
#جیمین
#تهیونگ
#هوسوک
#شوگا
#جین
#ارام
۲۷.۸k
۲۷ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.