وآغوشم

وآغوشم


درانتظارامدن بهارچشمانت


عطرمریم میزند
دیدگاه ها (۲)

دکتر که شرح حال دلم را به جان شنید...در نسخه ام نوشت که من ....

مهتاب‍ و تــو ..آن شعر محالی که هنـوزبا دو صد دلهره در حسرت ...

هوای من شده آکنده از غمِ غربتدرست مثلِ صداهای آن قناری کهبه ...

بگذار سر به سینهِ من تا بگویمتاندوه چیست!عشق کدامست!غم کجاست...

تنهایی موج میزند 💔

وقتی تلفن زنگ میزند #

واقععا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط