این فوتو کارتام ماجراها داره ...

این فوتو کارتام ماجراها داره 😂 😂 😂 حالا خیلی وارد جزئیات نمیشم ولی خواستم بابتشون از شیوا تشکر کنم 😄 👌
آخه روزی که اینارو بهم داد من اصلا هیچی نتونستم بگم به کل لال شدم 😂 😂
فق خیلی زور زدم گفتم « احمق » 😑 👌
آخه من کلا وقتایی که خیلی خوشحال میشم لال میشم 😐 مثلا با خودم میگم اگه فلان اتفاق بیفته میپرم هوا ، جیغ میزنم ، به همه میگم چیشده ولی دقیقا عکسش اتفاق میفته 😑 👌
این فوتو کارتارو هم وقتی شیوا داد من اینقدر غافل گیر شدم که هیچی نتونستم بگم حتی یادم نمیاد ازش یه تشکر خشک و خالی کرده باشم 😐 👌
اینقدم ذوقشونو داشتم که امروز تو مدرسه داشتم برای فاطی تعریف میکردم که شیوا برام فوتوکارت از آلبوم مانستر خریده 😂 😂 حالا قیافش دیدنی بود 😂 😂 😂
درحالی که سعی میکرد آرامششو حفظ کنه و درحالی که چشماش مثل این اموجی خط شده بود ← 😑 گفت خفه شو 😂 😂 😂
یکی از دوستام برام عکس هر ۱۲ نفرو رو تیشرت چاپ کرد یکی از دوستامم ع کربلا برام کلاه اکسو خرید ، خودمم قبلش یه کلاه اکسو داشتم
خلاصه این فاطی حسودیش میشه چون خودش کوفتم از اکسو نداره 😂 😂 🍃
یه مشت حسود جمع کردم دور خودم 😐 👌
خلاصه خواستم بگم شیوایی خیلییییییی کادوی خفنی بود و من بسی شادمان گشتم 😃 😃 😃 😃 😆
بعد یادمه شیوا بم گف :« کادویی که برات خریدم خیلی خاص نیست » ولی داداچ منم باس بت بگم به قول خودت تو خارمادر خاصو درآوردی که ، بشین سرجات 😐 🍃
*دوباره از خوشحالی سرش را به بالشت میکوبد*
خب ادامه ی بحثو بگیرم
آره داداش داشتم میگفتم خلاصه اینکه دلتون کباب 😄
رااااسی اینم شیوا 😂 👌 ← @_shivaaa_