ستاره من(part 4)
ستاره من(part 4)
*ویو الی
عوضی چسب به دهنم بست میخواستم فحش بارونش کنم عوضی پول پرست وقتی داشت میرفت اهنگ money money green green رو هی میخوند دوس داشتم بهش بگم اهنگرو ریدی توش خود خواننده خجالت کشید ریدی تو اهنگ آهنگو خز کردی اصلا
*ویو کوک
وقتی متوجه شدم الی رو گرفتن سریع آماده شدم تا برم کمکش ولی اگه پولو نبرم میکشنش برای همین زنگ زدم به بابام
پدر کوک:الو چیه؟
کوک:بابا همین الان 1 میلیون دلار میزنی حسابم فوریه
پدر کوک:1 میلیون دلارررر؟؟؟؟؟میخوای چیکار؟؟؟؟
کوک:همممممم ببین بابا من عاشق یکی شدم و طلبکارامم اومدن اونو گروگان گرفتن باید پولشونو پس بدم
پدر کوک:اووووووووو پس قراره عروس بیاری برامونننن اوکیه الان میریزم
کوک:مرسی😐
(قطع کرد)
*ویو الی
وقتی داشتم حرص میخوردم یهو متوجه خون زیاد زیر پام شدم و فهمیدم خون زیادی داره ازم میره و این عادی نیس .......
یهو بیهوش شدم و دیگه متوجه چیزی نشدم
*ویو کوک
وقتی بابام پولو ریخت سریع رفتم سراغ آدرسی که فرستاده بودن
وقتی که رسیدم دم در کلی مامور بودش
مامور:کجا؟پسبوردتون؟
کوک:هوی کصخل جئون جونگوک هستم درو باز کن
مامور:اها پس شما آقای جئون هستید بفرمایید راستی میتونم پولو ببینم؟
کوک:بفرما(نشون داد)
مامور:اها اوکیه برو
وقتی وارد شدم چند تا مامور دیگه ای هم بودن ولی بهم گیر ندادن که یهو اون مرتیکه با الی اومد پایین
الی بیهوش شده بود
??:بح بح آقا جئون
کوک:ای مرتیکه عوضی الی چرا بیهوش شده؟چرا ازش خون رفته؟گفتم باهاش کاری نداشته باشین
??:نترس خودش خونریزی داشته
کوک: ببین گون وو اگه چیزیش بشه میکشمت
گون وو:پولو رد کن بیاد وگرنه یه تیر میکنم پس کلش
کوک:باشه باشه بیا
*ویو الی
وقتی به هوش اومدم دیدم کوک و اون مرتیکه دارن کل کل میکنن
که یهو دیدم کوک به اون مرد ناشناس یه کیف داد و منو گرفتو فرار کرد
یهو صدای داد شنیدم و کوک سریع ماشینو برداشت فرار کرد و من از درد بیهوش شدم
*ویو کوک
وقتی به گون وو پولای فیکو دادم سریع فرار کردم تا الی رو به بیمارستان برسونم چون خیلی حالش بد بود
گذاشتمش تو ماشین و سریع راه افتادم دیدم که دارن تعقیبم میکنن
کوک: لعنتی دارن میان
تیر اندازی هم میکردن ولی ماشین من سپر داشت و هیچ اتفاقی نمیفتاد
نمیدونستم چیکار کنم که به تهیونگ زنگ زدم مامور هاشو بفرسته
تهیونگ:الو سلام داداش چطوری؟
کوک:تهیونگ میتونی مامور هاتو بفرستی یه چند نفر دنبالمن
تهیونگ:حله
(قطع کرد)
وقتی داشتم میروندم یه چند نفر از پشت سرم زدن اونایی که تعقيبم میکردنو کشتن
رفتمو سریع الی رو به بیمارستان رسوندم
*ویو الی
عوضی چسب به دهنم بست میخواستم فحش بارونش کنم عوضی پول پرست وقتی داشت میرفت اهنگ money money green green رو هی میخوند دوس داشتم بهش بگم اهنگرو ریدی توش خود خواننده خجالت کشید ریدی تو اهنگ آهنگو خز کردی اصلا
*ویو کوک
وقتی متوجه شدم الی رو گرفتن سریع آماده شدم تا برم کمکش ولی اگه پولو نبرم میکشنش برای همین زنگ زدم به بابام
پدر کوک:الو چیه؟
کوک:بابا همین الان 1 میلیون دلار میزنی حسابم فوریه
پدر کوک:1 میلیون دلارررر؟؟؟؟؟میخوای چیکار؟؟؟؟
کوک:همممممم ببین بابا من عاشق یکی شدم و طلبکارامم اومدن اونو گروگان گرفتن باید پولشونو پس بدم
پدر کوک:اووووووووو پس قراره عروس بیاری برامونننن اوکیه الان میریزم
کوک:مرسی😐
(قطع کرد)
*ویو الی
وقتی داشتم حرص میخوردم یهو متوجه خون زیاد زیر پام شدم و فهمیدم خون زیادی داره ازم میره و این عادی نیس .......
یهو بیهوش شدم و دیگه متوجه چیزی نشدم
*ویو کوک
وقتی بابام پولو ریخت سریع رفتم سراغ آدرسی که فرستاده بودن
وقتی که رسیدم دم در کلی مامور بودش
مامور:کجا؟پسبوردتون؟
کوک:هوی کصخل جئون جونگوک هستم درو باز کن
مامور:اها پس شما آقای جئون هستید بفرمایید راستی میتونم پولو ببینم؟
کوک:بفرما(نشون داد)
مامور:اها اوکیه برو
وقتی وارد شدم چند تا مامور دیگه ای هم بودن ولی بهم گیر ندادن که یهو اون مرتیکه با الی اومد پایین
الی بیهوش شده بود
??:بح بح آقا جئون
کوک:ای مرتیکه عوضی الی چرا بیهوش شده؟چرا ازش خون رفته؟گفتم باهاش کاری نداشته باشین
??:نترس خودش خونریزی داشته
کوک: ببین گون وو اگه چیزیش بشه میکشمت
گون وو:پولو رد کن بیاد وگرنه یه تیر میکنم پس کلش
کوک:باشه باشه بیا
*ویو الی
وقتی به هوش اومدم دیدم کوک و اون مرتیکه دارن کل کل میکنن
که یهو دیدم کوک به اون مرد ناشناس یه کیف داد و منو گرفتو فرار کرد
یهو صدای داد شنیدم و کوک سریع ماشینو برداشت فرار کرد و من از درد بیهوش شدم
*ویو کوک
وقتی به گون وو پولای فیکو دادم سریع فرار کردم تا الی رو به بیمارستان برسونم چون خیلی حالش بد بود
گذاشتمش تو ماشین و سریع راه افتادم دیدم که دارن تعقیبم میکنن
کوک: لعنتی دارن میان
تیر اندازی هم میکردن ولی ماشین من سپر داشت و هیچ اتفاقی نمیفتاد
نمیدونستم چیکار کنم که به تهیونگ زنگ زدم مامور هاشو بفرسته
تهیونگ:الو سلام داداش چطوری؟
کوک:تهیونگ میتونی مامور هاتو بفرستی یه چند نفر دنبالمن
تهیونگ:حله
(قطع کرد)
وقتی داشتم میروندم یه چند نفر از پشت سرم زدن اونایی که تعقيبم میکردنو کشتن
رفتمو سریع الی رو به بیمارستان رسوندم
۴۲۹
۲۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.