پارت ۲۴
پارت ۲۴
که وقتی کل سالن رو تمیز میکنن چون زمین سر بوده ا.ت سُر میخوره و میوفته ی بغل حیمین و جیمین میگیرتش وخودشم میوفته....
ا.ت:از ترس چشمم رو بسته بودم ولی وقتی چشمم رو باز کردم صورتم درست جلوی صورت جیمین بود...واااای
جیمین:توی چشمای ا.ت نگاه کردم مشخص بود به خاطر اینکه روی من افتاده و صورتمون درست جلوی همه داره قرمز میشه
ا.ت:تند از جام بلند شدم جیمین هم بلند شد
جیمین:خوبی؟
ا.ت:تو خودت خوبی؟
جیمین:اوم
از سالن رفتن بیرون و دیگه شب بود جیمین میره اتاق تهیونگ
تهیونگ:این همه ساعت واسه ی یک سوال؟
جیمین:نه با ا.ت کمک کردم سالن رو تمیز کنه
تهیونگ:باشه گوشیو بده
جیمین:ندادش گفت نیازش داره
تهیونگ:شت
و هردو خوابیدن بعد چن ساعت با گوشی ور رفتن
ویو ا.ت/
رفتن اتاقم دومین دوش گرفتم لباس پوشیدم موهام خشک کردم شونه کشیدم به پوستم کِرِم زدم و رفتن تو تخت و بعد چند دقیقه با کوشی ور رفتن و فکر کردن به اتفاق توی سالن ورزش خوابم برد...
ادامه دارد...
که وقتی کل سالن رو تمیز میکنن چون زمین سر بوده ا.ت سُر میخوره و میوفته ی بغل حیمین و جیمین میگیرتش وخودشم میوفته....
ا.ت:از ترس چشمم رو بسته بودم ولی وقتی چشمم رو باز کردم صورتم درست جلوی صورت جیمین بود...واااای
جیمین:توی چشمای ا.ت نگاه کردم مشخص بود به خاطر اینکه روی من افتاده و صورتمون درست جلوی همه داره قرمز میشه
ا.ت:تند از جام بلند شدم جیمین هم بلند شد
جیمین:خوبی؟
ا.ت:تو خودت خوبی؟
جیمین:اوم
از سالن رفتن بیرون و دیگه شب بود جیمین میره اتاق تهیونگ
تهیونگ:این همه ساعت واسه ی یک سوال؟
جیمین:نه با ا.ت کمک کردم سالن رو تمیز کنه
تهیونگ:باشه گوشیو بده
جیمین:ندادش گفت نیازش داره
تهیونگ:شت
و هردو خوابیدن بعد چن ساعت با گوشی ور رفتن
ویو ا.ت/
رفتن اتاقم دومین دوش گرفتم لباس پوشیدم موهام خشک کردم شونه کشیدم به پوستم کِرِم زدم و رفتن تو تخت و بعد چند دقیقه با کوشی ور رفتن و فکر کردن به اتفاق توی سالن ورزش خوابم برد...
ادامه دارد...
۳.۶k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.