چند پارتی
چند پارتی
اسم:آخرین قهر
part:1
ویو ا.ت
اینقدر کتاب خونده بودم رو میز مطالعه خوابم برده بود . سلام من پارک ا.ت هستم و ۴ ساله که با هان ازدواج کردم اون خیلی رو درس های من حساسه و من امروز امتحان داشتم حتی دیشب بخاطر درس دعوا کردیم . موقعه ازدواج با هان رشته هنر می خوندم ولی بعد از ازدواج هان مجبورم کرد که رشتم رو عوض کنم و رشته پزشکی بخونم اون معتقد بود که رشته هنر به هیچ دردی نمی خوره . خلاصه رفتم جلو اینه وقتی خودم رو دیدم تعجب کردم بخاطر دعوای دیشب اینقدر گریه کرده بودم قرمز شده بود و پف کرده بود لپم و لبم هم بخاطر سیلی که ازش خورده بودم پاره و قرمز شده بود رفتم لباس فرمم رو پوشیدم و رفتم پایین.
هان:بیا صبحونه بخور
ا.ت:نمی خورم سیرم (سرد)
هان:باشه پس بیا بریم مدرسه
ا.ت:....
رسیدن مدرسه
هان:دیگه تأکید نم....
ا.ت:باشه باشه اگر امتحانم رو بد بدم تو میدونی و من (لحن مسخره)
هان:برو مدرسه
ا.ت:رفتم
ویو ا.ت
اینقدر کتاب خونده بودم وقتی برگه امتحانی رو بهم دادن توی دو دقیقه نوشتم
ا.ت:بفرمایید استاد
استاد:چقدر زود تموم کردی اینجوری هم که می بینم نمره های خوبی قراره بگیری
ا.ت:مرسی استاد من رفتم
داشتم از در کلاس میرفتم بیرون که یهو سرم گیج رفت و افتادم زمین
استاد:اوه ا.ت خوبی
ا.ت:بله استاد
استاد:می خوای ببرمت به بهداری مدرسه
ا.ت:نه استاد از گشنه گی الان میرم یه چیزی می خورم
استاد:باشه
رفتم کافه تریای مدرسه و به گارسون گفتم برام شیر کاکائو و کیک شکلاتی بیاره به ۵ دقیقه نکشید که برام آورد
داشتم با لذت می خوردم که دیدم هان داره با عصبانیت میاد سمتم
ادامه دارد...
#بی_تی_اس #استری_کیدز #بلک_پینک #توایس #تی_اکس_تی #اکسو #لسرافیم #ایتزی #ایتیز #سونتین #انهایپین #نیوجینز #لونا #آیو #سومی #سوجین #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #جیسو #جنی #لیسا #رزی #هان #فلیکس #هیونجین #چان #چانگبین #سونگمین #جونگین #لینو #کیپاپ #کیدراما
اسم:آخرین قهر
part:1
ویو ا.ت
اینقدر کتاب خونده بودم رو میز مطالعه خوابم برده بود . سلام من پارک ا.ت هستم و ۴ ساله که با هان ازدواج کردم اون خیلی رو درس های من حساسه و من امروز امتحان داشتم حتی دیشب بخاطر درس دعوا کردیم . موقعه ازدواج با هان رشته هنر می خوندم ولی بعد از ازدواج هان مجبورم کرد که رشتم رو عوض کنم و رشته پزشکی بخونم اون معتقد بود که رشته هنر به هیچ دردی نمی خوره . خلاصه رفتم جلو اینه وقتی خودم رو دیدم تعجب کردم بخاطر دعوای دیشب اینقدر گریه کرده بودم قرمز شده بود و پف کرده بود لپم و لبم هم بخاطر سیلی که ازش خورده بودم پاره و قرمز شده بود رفتم لباس فرمم رو پوشیدم و رفتم پایین.
هان:بیا صبحونه بخور
ا.ت:نمی خورم سیرم (سرد)
هان:باشه پس بیا بریم مدرسه
ا.ت:....
رسیدن مدرسه
هان:دیگه تأکید نم....
ا.ت:باشه باشه اگر امتحانم رو بد بدم تو میدونی و من (لحن مسخره)
هان:برو مدرسه
ا.ت:رفتم
ویو ا.ت
اینقدر کتاب خونده بودم وقتی برگه امتحانی رو بهم دادن توی دو دقیقه نوشتم
ا.ت:بفرمایید استاد
استاد:چقدر زود تموم کردی اینجوری هم که می بینم نمره های خوبی قراره بگیری
ا.ت:مرسی استاد من رفتم
داشتم از در کلاس میرفتم بیرون که یهو سرم گیج رفت و افتادم زمین
استاد:اوه ا.ت خوبی
ا.ت:بله استاد
استاد:می خوای ببرمت به بهداری مدرسه
ا.ت:نه استاد از گشنه گی الان میرم یه چیزی می خورم
استاد:باشه
رفتم کافه تریای مدرسه و به گارسون گفتم برام شیر کاکائو و کیک شکلاتی بیاره به ۵ دقیقه نکشید که برام آورد
داشتم با لذت می خوردم که دیدم هان داره با عصبانیت میاد سمتم
ادامه دارد...
#بی_تی_اس #استری_کیدز #بلک_پینک #توایس #تی_اکس_تی #اکسو #لسرافیم #ایتزی #ایتیز #سونتین #انهایپین #نیوجینز #لونا #آیو #سومی #سوجین #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #جیسو #جنی #لیسا #رزی #هان #فلیکس #هیونجین #چان #چانگبین #سونگمین #جونگین #لینو #کیپاپ #کیدراما
۱۲.۱k
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.