بودن یا نبودن مسئله این است

بودن، یا نبودن- مسئله این است

آیا شایسته‌تر آن است که به تیر و تازیانه ی تقدیرِ جفاپیشه تن در دهیم،

یا این که ساز و برگ نبرد برداشته، به جنگ مشکلات فراوان رویم

تا آن دشواری‌ها را ز میان برداریم
مردن، آسودن - سرانجام همین است و بس؟

و در این خواب دریابیم که رنج‌ها و هزاران زجری که این تن خاکی می‌کشد، به پایان آمده.

پس این نهایت و سرانجامی است که باید آرزومند آن بود.

مردن... آسودن... و باز هم آسودن... و شاید در احلام خویش فرورفتن.

ها! مشکل همین جاست؛ زیرا اندیشه ی اینکه در این خواب مرگ

پس از رهایی از این پیکر فانی، چه رویاهایی پدید می‌آید

ما را به درنگ وا می‌دارد؛ و همین مصلحت اندیشی است

که این گونه بر عمر مصیبت می‌افزاید.

وگرنه کیست که خفّت و ذلّت زمانه، ظلم ظالم،

اهانت فخرفروشان، رنج‌های عشق تحقیرشده، بی شرمی منصب داران

و دست ردّی که نااهلان بر سینه شایستگان شکیبا می‌زنند، همه را تحمل کند،

در حالی که می‌تواند خویش را با خنجری برهنه خلاص کند؟

کیست که این بار گران را تاب آورد،

و زیر بار این زندگی زجرآور، ناله کند و خون دل خورد؟

اما هراس از آنچه پس از مرگ پیش آید،

از سرزمینی ناشناخته که از مرز آن هیچ مسافری بازنگردد،

اراده آدمی را سست نماید.

و وا می‌داردمان که مصیبت‌های خویش را تاب آوریم،

نه اینکه به سوی آنچه بگریزیم که از آن هیچ نمی‌دانیم.

و این آگاهی است که ما همه را جبون ساخته،

و این نقش مبهم اندیشه است که رنگ ذاتی عزم ما را بی‌رنگ می‌کند.

و از این رو اوج جرات و جسارت ما

از جریان ایستاده

و ما را از عمل بازمی‌دارد.

دیگر دم فرو بندیم، ای اوفلیای مهربان!
ای پری‌رو، در نیایش‌های خویش، گناهان مرا نیز به یاد آر...


#ویلیام_شکسپیر
هملت
دیدگاه ها (۴)

از دور تورا دوست دارماز دور...بی آنکه عطر تورا حس کنمبی آنکه...

دو واقعیت فقر فرهنگی مردم؛امام سجاد (ع): پدرم با برترین مرد...

بابا لنگ دراز عزیزمبعضی آدم ها را نمیشود داشتفقط میشود یک جو...

ورزش سه:#الکلاسیکومعجزه‌ای تمام نشدنی به نام لئو مسیپیروزی ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط