☆تک پارتی☆وقتی مست به خونه میرسه(علامت ا/ت+ علامت چانگبین
☆تک پارتی☆وقتی مست به خونه میرسه(علامت ا/ت+ علامت چانگبین-) ♡به عنوان دوست پسرت♡
تو خونه نشسته بودی... به چانگبین فکر میکردی... به زندگیتون و باهم دیگه بودنتون... هم جوری که داشتی تو خیالت زیبات میگشتی...حوصلت سر رفت و خاستی ببینی چانگبین می به خونه میرسه
گوشیتو برداشتی و چند پیام به چانگبین دادی.... انتظار داشتی جوابتو بده... ولی نه... خودش قط میکرد... ناراحت شدی ولی فکر کردی کار داره پس خودتو با شستن ظرف ها سرگرم کردی
ساعت ها گذشت ولی چانگبین به خونه نیومد...
بهش زنگ زدی و قط کرد... دوباره نگران شدی ولی یه نفس عمیق کشیدی و بعد از شستن ظرف ها... تو اتاق خاب مشترکتون نشستی و با اعضا چت میکردی:
+سلام... بچه ها چانگبین هنوز کمپانیه؟
چان: هنوز خونه نیومده؟
+نه...
هان: عه...
لینو: مگه موقع هایی چانگبین دیر میومد مست نمیکرد؟
چان: عه... یا ابل...
فلیکس: ا/ت... مراقب باش! چانگبین یه وقت مست بیاد خونه...تا حد مرگ میزنتت... باهاش مهربون باش... هرچی گفت انجام بده...
هیونجین: عه... نمیدونستم چانگبین مست میکنه...
هان: اسکل...تو خودت باهاش یه روز مست شدی...
سونگمین: هان کصخل! ا/ت توی چته هااا!
جونگین: چانگبین با هیونجین به ا/ت خیانت کرده؟
از اونجایی همه ی ایموجی خنده میزاشتن باور نکردی
+اره شنا راس میگین...
فلیکس: به هر حال مراقب باش...
چان: میخای من بیام... مراقب کونم ازت؟
+تو بیای بدبخت ترم میکنه که... فکر میکنه با تو بهش خیانت کردم...
چان: اوه... چانگبین خدایی عضله مضله زیاد داره... 😅من نمیام...
سونگمین: اینو نگاه... من بودم میومدم...
جونگین: سونگمیننن! اعتراف کن! ا/ترو دوس دالی؟
سونگمین: نه!(ایموجی خجالت)
+اهان🤣عه صدای در میاد فکر کنم چانگبینه...بایی!
چانگبین وقتی اومد گوشی هنوز توی دستت دید و فکر کرد داری با کسی چت میکنی...
به سمت اتاق اومد...
-با کی چت میکنی؟ ا/ت... راستشو بگو! با کی چت میکنی!؟
+ا... عزیزم...با اعضا... چون دیر اومدی... خاستم ببینم..
-به من دروغ نگو! کیه؟!
+بخدا با اعضا داشتمـ...
یدونه لگد به شکمت زد که روی زمین افتادی و داشتی درد میکشیدی
چانگبین هنوز میزدت... ولی بعد روی تخت دراز کشید
-برو گمشو...
از اتاق بیرون رفتی و گوشیت رو قایمکی برداشتی و به اعضا تمام اتفاق رو گفتی... ولی اونا ندیدن و آف بودن پس پیامتو پاک کردی
روی مبل نشستی و خون دماغت رو پاک میکردی و خابت برد
صبح که شد، چانگبین اومد پیشت و بغلت کرد و روی تنتون گذاشت تا بهتر بخابی... ولی وقتی چشمتو باز کردی...
+چانگ... چانگبین... نزن... منو نزن... لطفا... همینجوری... دارم درد میکشم...
همه چیز به یادش اومد و بهت کمی نزدیک شد تا بوست کنه...
-ا/ت...منو ببخش...دیشب... اصلا فکر نمیتونستم بکنم... ببخشید...
+میشه دیگه مست نکنی؟ لطفا...
-قول میدم دیگه مست نکنم...
تو خونه نشسته بودی... به چانگبین فکر میکردی... به زندگیتون و باهم دیگه بودنتون... هم جوری که داشتی تو خیالت زیبات میگشتی...حوصلت سر رفت و خاستی ببینی چانگبین می به خونه میرسه
گوشیتو برداشتی و چند پیام به چانگبین دادی.... انتظار داشتی جوابتو بده... ولی نه... خودش قط میکرد... ناراحت شدی ولی فکر کردی کار داره پس خودتو با شستن ظرف ها سرگرم کردی
ساعت ها گذشت ولی چانگبین به خونه نیومد...
بهش زنگ زدی و قط کرد... دوباره نگران شدی ولی یه نفس عمیق کشیدی و بعد از شستن ظرف ها... تو اتاق خاب مشترکتون نشستی و با اعضا چت میکردی:
+سلام... بچه ها چانگبین هنوز کمپانیه؟
چان: هنوز خونه نیومده؟
+نه...
هان: عه...
لینو: مگه موقع هایی چانگبین دیر میومد مست نمیکرد؟
چان: عه... یا ابل...
فلیکس: ا/ت... مراقب باش! چانگبین یه وقت مست بیاد خونه...تا حد مرگ میزنتت... باهاش مهربون باش... هرچی گفت انجام بده...
هیونجین: عه... نمیدونستم چانگبین مست میکنه...
هان: اسکل...تو خودت باهاش یه روز مست شدی...
سونگمین: هان کصخل! ا/ت توی چته هااا!
جونگین: چانگبین با هیونجین به ا/ت خیانت کرده؟
از اونجایی همه ی ایموجی خنده میزاشتن باور نکردی
+اره شنا راس میگین...
فلیکس: به هر حال مراقب باش...
چان: میخای من بیام... مراقب کونم ازت؟
+تو بیای بدبخت ترم میکنه که... فکر میکنه با تو بهش خیانت کردم...
چان: اوه... چانگبین خدایی عضله مضله زیاد داره... 😅من نمیام...
سونگمین: اینو نگاه... من بودم میومدم...
جونگین: سونگمیننن! اعتراف کن! ا/ترو دوس دالی؟
سونگمین: نه!(ایموجی خجالت)
+اهان🤣عه صدای در میاد فکر کنم چانگبینه...بایی!
چانگبین وقتی اومد گوشی هنوز توی دستت دید و فکر کرد داری با کسی چت میکنی...
به سمت اتاق اومد...
-با کی چت میکنی؟ ا/ت... راستشو بگو! با کی چت میکنی!؟
+ا... عزیزم...با اعضا... چون دیر اومدی... خاستم ببینم..
-به من دروغ نگو! کیه؟!
+بخدا با اعضا داشتمـ...
یدونه لگد به شکمت زد که روی زمین افتادی و داشتی درد میکشیدی
چانگبین هنوز میزدت... ولی بعد روی تخت دراز کشید
-برو گمشو...
از اتاق بیرون رفتی و گوشیت رو قایمکی برداشتی و به اعضا تمام اتفاق رو گفتی... ولی اونا ندیدن و آف بودن پس پیامتو پاک کردی
روی مبل نشستی و خون دماغت رو پاک میکردی و خابت برد
صبح که شد، چانگبین اومد پیشت و بغلت کرد و روی تنتون گذاشت تا بهتر بخابی... ولی وقتی چشمتو باز کردی...
+چانگ... چانگبین... نزن... منو نزن... لطفا... همینجوری... دارم درد میکشم...
همه چیز به یادش اومد و بهت کمی نزدیک شد تا بوست کنه...
-ا/ت...منو ببخش...دیشب... اصلا فکر نمیتونستم بکنم... ببخشید...
+میشه دیگه مست نکنی؟ لطفا...
-قول میدم دیگه مست نکنم...
۱۷.۷k
۱۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.