سناریو
سناریو
#درخواستی
وقتی تو خواهر تهیونگی و دیر میای خونه
تهیونگ هم با اعضا خونتون بوده
( تهیونگ هم عصبیه و منتظر بیای و وقتی اون تورو اونجوری میبینه...
واکنش اعضا و تهیونگ.
* اعضا رو ا/ت کراشن*
ا/ت : سلام.....همگی! ( تعجب )
تهیونگ : ا/ت.....کجا بودی؟! ( کمی بلند)
نامجون : خیلی نگرانت بودم....یعنی بودیم!
جین : هوف....خداروشکر چیزیش نشده ( زیر لب )
یونگی : اگر حالت خوبه من برم بخوابم🗿
جیهوپ : تهیونگ خیلی عصبی بود کجا بودی؟
جیمین : چرا بوی الکل میدی؟
کوک : تهیونگ آروم باش من با ا/ت حرف میزنم....
درخواستی داشتین بیاین پیوی:)
#درخواستی
وقتی تو خواهر تهیونگی و دیر میای خونه
تهیونگ هم با اعضا خونتون بوده
( تهیونگ هم عصبیه و منتظر بیای و وقتی اون تورو اونجوری میبینه...
واکنش اعضا و تهیونگ.
* اعضا رو ا/ت کراشن*
ا/ت : سلام.....همگی! ( تعجب )
تهیونگ : ا/ت.....کجا بودی؟! ( کمی بلند)
نامجون : خیلی نگرانت بودم....یعنی بودیم!
جین : هوف....خداروشکر چیزیش نشده ( زیر لب )
یونگی : اگر حالت خوبه من برم بخوابم🗿
جیهوپ : تهیونگ خیلی عصبی بود کجا بودی؟
جیمین : چرا بوی الکل میدی؟
کوک : تهیونگ آروم باش من با ا/ت حرف میزنم....
درخواستی داشتین بیاین پیوی:)
۱۵.۸k
۰۸ تیر ۱۴۰۲