in the night
in the night
پارت ۳
(خونه)
ا.ت:*با لحن ادامه دار و عربده* سوجینااااااا
سوجین:*مثل ا.ت* هاااااااااا
ا.ت: بیا فیلم ترسناک ببینیم😁
سوجین: بورو گومشو
ا.ت: توروخودا
سوجین: آخه اینوقت شب؟ برو بکپ باو
ا.ت: خو خوابم نمیاد
سوجین: موندم چطور انرژیت تخلیه نشده
ا.ت: ده بیا دیگه
سوجین: پوووف
☆در حال فیلم دیدن☆
...................
سوجین: ای مهههه * همراه جیغ و عربده دو متر پرت میشه هوا و کلا از مبل میوفته پایین* آااااااااااااخخخخخ
ا.ت:*با خونسردی کامل* زنده ای؟
سوجین: پدصگگگگگ دارم از ترس عزراییل رو جلو چشمام میبینممم
ا.ت: چرا انقدر تو ترسویی؟😐 این فقط یه فیلمه
سوجین: ترسو عمته
ا.ت: هعی خدا...منو از شر این اسکل خلاص کن..
☆صدا...تق..تق☆
سوجین:*ترسسسس*
ا.ت: خ..خب...شاید صدای همسایه ها بود
☆دوباره...تق..تق☆
سوجین:*ترس* ه..همسایه ها...اینوقت شب بیدار نمیمونن...ب..بعد...صدا از بالا یا پایین نیست...ا..احسای میکنم شاید از کنارمون ب..باشه
ا.ت: نه...چیزی برای ترسیدن وجود نداره..
☆صدای عربده ی یاروئه توی فیلم میاد☆
ا.ت و سوجین:*جـیـیـیـیـیـیـــیـیغ*
ا.ت: عررررر ترسیدم این خو صدای توی فیلمهههه
سوجین: این تلویزیون رو خاموش کن اصننننن
ا.ت: هوف
سوجین: چراغا رو اصن چرا خاموش کردیم؟
ا.ت: چون فیلم ترسناکو توی فضای تاریک میبینن
سوجین: زودی چراغا رو روشن کنننن
☆تق..تق☆
سوجین: این صدای چه کوفتیهههه
ا.ت:*چراغا رو روشن میکنه* هیچی اینجا نیست
سوجین:*با ترس و درموندگی* پس این صدای چی بود؟ وایییی ا.ت من امشب پیش تو میخوابم🥺
ا.ت: خیله خب
سوجین: وجدانن نترسیدی؟
ا.ت: چرا این بار ترسیدم
سوجین: هعی
ا.ت: بی بریم بکپیم
*ویو ا.ت*
کل شبو با اون صدا سپری کردیم...سوجین احمق خو نمیخوابید منم گفتم شاید کارساز باشه براش لالایی خوندم😐 به به چه زود هم خوابید🗿 هنوز نفهمیدم صدای چه کوفتی بود ولی بیخیالش..
یکی کادو های تفلد یه نفر که خودش مودونه😐💜
پارت ۳
(خونه)
ا.ت:*با لحن ادامه دار و عربده* سوجینااااااا
سوجین:*مثل ا.ت* هاااااااااا
ا.ت: بیا فیلم ترسناک ببینیم😁
سوجین: بورو گومشو
ا.ت: توروخودا
سوجین: آخه اینوقت شب؟ برو بکپ باو
ا.ت: خو خوابم نمیاد
سوجین: موندم چطور انرژیت تخلیه نشده
ا.ت: ده بیا دیگه
سوجین: پوووف
☆در حال فیلم دیدن☆
...................
سوجین: ای مهههه * همراه جیغ و عربده دو متر پرت میشه هوا و کلا از مبل میوفته پایین* آااااااااااااخخخخخ
ا.ت:*با خونسردی کامل* زنده ای؟
سوجین: پدصگگگگگ دارم از ترس عزراییل رو جلو چشمام میبینممم
ا.ت: چرا انقدر تو ترسویی؟😐 این فقط یه فیلمه
سوجین: ترسو عمته
ا.ت: هعی خدا...منو از شر این اسکل خلاص کن..
☆صدا...تق..تق☆
سوجین:*ترسسسس*
ا.ت: خ..خب...شاید صدای همسایه ها بود
☆دوباره...تق..تق☆
سوجین:*ترس* ه..همسایه ها...اینوقت شب بیدار نمیمونن...ب..بعد...صدا از بالا یا پایین نیست...ا..احسای میکنم شاید از کنارمون ب..باشه
ا.ت: نه...چیزی برای ترسیدن وجود نداره..
☆صدای عربده ی یاروئه توی فیلم میاد☆
ا.ت و سوجین:*جـیـیـیـیـیـیـــیـیغ*
ا.ت: عررررر ترسیدم این خو صدای توی فیلمهههه
سوجین: این تلویزیون رو خاموش کن اصننننن
ا.ت: هوف
سوجین: چراغا رو اصن چرا خاموش کردیم؟
ا.ت: چون فیلم ترسناکو توی فضای تاریک میبینن
سوجین: زودی چراغا رو روشن کنننن
☆تق..تق☆
سوجین: این صدای چه کوفتیهههه
ا.ت:*چراغا رو روشن میکنه* هیچی اینجا نیست
سوجین:*با ترس و درموندگی* پس این صدای چی بود؟ وایییی ا.ت من امشب پیش تو میخوابم🥺
ا.ت: خیله خب
سوجین: وجدانن نترسیدی؟
ا.ت: چرا این بار ترسیدم
سوجین: هعی
ا.ت: بی بریم بکپیم
*ویو ا.ت*
کل شبو با اون صدا سپری کردیم...سوجین احمق خو نمیخوابید منم گفتم شاید کارساز باشه براش لالایی خوندم😐 به به چه زود هم خوابید🗿 هنوز نفهمیدم صدای چه کوفتی بود ولی بیخیالش..
یکی کادو های تفلد یه نفر که خودش مودونه😐💜
۱۰.۲k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.