Monster in the forest
Monster in the forest
فصل ۳ پارت ۱۱
ا.ت: ترجیح میدم جوابتو ندم چون حوصله ادامه دادن به بحث رو ندارم..(درواقع ادمین حوصله نوشتن نداره😐💔)
جیهیون: آفرین نابغه😐👏🏻
(مدت ها بعد)
جیهیون: رسیدیم..
......................
نامجون: اینجا خو پرنده هم پر نمیرنه😐
جیهیون: چون الان شبه پرنده ها خوابن😐
جین: یه سوال...الان دقیقا باید چیکار کنیم؟
همگی:*سکوت*
(چند ثانیه سکوت)
ا.ت:*سکوت را میشکند* خب...الان همه جا خلوته به هر حال شما باید بدون اینکه کسی ببینتتون بیاین خونه ی من بعدش هم یه راهی پیدا میکنیم دیه..
جیهیون: راه خونتون رو بلدی؟
ا.ت: من خو بچه نیستم😑
جیهیون: خانوادت ما رو ببینن سکته نمیزنن؟
ا.ت: من خانواده ای ندارم تنها زندگی میکنم
جیهیون: آهااااان
ا.ت: درررررد
نامجون: ای کاش میشد تا طلوع آفتاب اینجا بمونیم..
ا.ت: میشه
جین: خب اگه کسی بیاد ببینه ما رو چی؟
ا.ت: من یه چند تا ماسک توی وسایلم دارن یه دیقه صبر کنین..
جیمین: ماسک برای چیته؟
ا.ت: محض احتیاط...بنده مجهزم😁 آها یافتم..*به هر کدومشون یکی میده*
تهیونگ: جیهیون لازمه ماسک داشته باشه؟
ا.ت: به هر حال اونم جزو گمشده هاست...منم هستم...مردم بیان ببینن دورمون جمع میشن*ماسکشو میزنه*
جونگ کوک: چقدر دیگه آفتاب طلوع میکنه؟
ا.ت: اومممم...گوشیم که شارژ نداره پس میریم سراغ گزینه دو...ساعت مچی!
جین: ساعت مچی هم داشتی؟
ا.ت: آری...ولی توی وسایلم گذاشته بودمش...خب ساعت 4 و 36 دقیقه اس...ساعت 5 و 57 دقیقه آفتاب طلوع میکنه(طلوع آفتاب رو از توی تقویم گوشیم در آوردم😐😂 البته روزی که شما این پارت رو میخونین فرق داره چون فیکو یادداشت میکنم توی گوشی)
نامجون: خب ما توی این مدت چیکار میکنیم؟
ا.ت: هیچ میشینیم نیگا میکنیم😐
جیمین: روی اون نیمکته که اونجاس بشینیم؟
تهیونگ: چجوری 9 نفری میخوایم روی یه نیمکت بشینیم؟😐
جیمین: دیگه بعضیا باید زحمت بکشن بشینن روی زمین یا اگه دلشون میخواد عینهو بچه کوچیکا بشینن روی پای بقیه😐😂
ا.ت: من که زمینو ترجیح میدم😊(😐📿)
ویمین:*همانطور که خجالت زده اند سعی در نگه داشتن خنده ی خود هستند*
جین: اصن هر کی زودتر رسید!!
همگی:*سمت نیمکت هجوم میاورند*
ا.ت:*این بدبخت ناخواسته بین یونگی و جونگ کوک میوفته*
جیمین: هییی برو اونور جا نیست!*هلش میده*
جیهیون: من باید بشینم تو خودت بلند شو!*اینم هلش میده*
جیمین:*هلش میده*با صدای بلند* دفتمممم...برو اونوررررر
جیهیون: گور خویش را گم نمای من اینجا میشینم!!*و دوباره هلش میده*
جیمین:*پسر بدبختم از جاش میوفته🥺*
جیهیون:*احساس رضایت*(امیدوارم بمیری😐🔪)
یکی از کادو های تفلد کسی که خودش مودونه😐💜
فصل ۳ پارت ۱۱
ا.ت: ترجیح میدم جوابتو ندم چون حوصله ادامه دادن به بحث رو ندارم..(درواقع ادمین حوصله نوشتن نداره😐💔)
جیهیون: آفرین نابغه😐👏🏻
(مدت ها بعد)
جیهیون: رسیدیم..
......................
نامجون: اینجا خو پرنده هم پر نمیرنه😐
جیهیون: چون الان شبه پرنده ها خوابن😐
جین: یه سوال...الان دقیقا باید چیکار کنیم؟
همگی:*سکوت*
(چند ثانیه سکوت)
ا.ت:*سکوت را میشکند* خب...الان همه جا خلوته به هر حال شما باید بدون اینکه کسی ببینتتون بیاین خونه ی من بعدش هم یه راهی پیدا میکنیم دیه..
جیهیون: راه خونتون رو بلدی؟
ا.ت: من خو بچه نیستم😑
جیهیون: خانوادت ما رو ببینن سکته نمیزنن؟
ا.ت: من خانواده ای ندارم تنها زندگی میکنم
جیهیون: آهااااان
ا.ت: درررررد
نامجون: ای کاش میشد تا طلوع آفتاب اینجا بمونیم..
ا.ت: میشه
جین: خب اگه کسی بیاد ببینه ما رو چی؟
ا.ت: من یه چند تا ماسک توی وسایلم دارن یه دیقه صبر کنین..
جیمین: ماسک برای چیته؟
ا.ت: محض احتیاط...بنده مجهزم😁 آها یافتم..*به هر کدومشون یکی میده*
تهیونگ: جیهیون لازمه ماسک داشته باشه؟
ا.ت: به هر حال اونم جزو گمشده هاست...منم هستم...مردم بیان ببینن دورمون جمع میشن*ماسکشو میزنه*
جونگ کوک: چقدر دیگه آفتاب طلوع میکنه؟
ا.ت: اومممم...گوشیم که شارژ نداره پس میریم سراغ گزینه دو...ساعت مچی!
جین: ساعت مچی هم داشتی؟
ا.ت: آری...ولی توی وسایلم گذاشته بودمش...خب ساعت 4 و 36 دقیقه اس...ساعت 5 و 57 دقیقه آفتاب طلوع میکنه(طلوع آفتاب رو از توی تقویم گوشیم در آوردم😐😂 البته روزی که شما این پارت رو میخونین فرق داره چون فیکو یادداشت میکنم توی گوشی)
نامجون: خب ما توی این مدت چیکار میکنیم؟
ا.ت: هیچ میشینیم نیگا میکنیم😐
جیمین: روی اون نیمکته که اونجاس بشینیم؟
تهیونگ: چجوری 9 نفری میخوایم روی یه نیمکت بشینیم؟😐
جیمین: دیگه بعضیا باید زحمت بکشن بشینن روی زمین یا اگه دلشون میخواد عینهو بچه کوچیکا بشینن روی پای بقیه😐😂
ا.ت: من که زمینو ترجیح میدم😊(😐📿)
ویمین:*همانطور که خجالت زده اند سعی در نگه داشتن خنده ی خود هستند*
جین: اصن هر کی زودتر رسید!!
همگی:*سمت نیمکت هجوم میاورند*
ا.ت:*این بدبخت ناخواسته بین یونگی و جونگ کوک میوفته*
جیمین: هییی برو اونور جا نیست!*هلش میده*
جیهیون: من باید بشینم تو خودت بلند شو!*اینم هلش میده*
جیمین:*هلش میده*با صدای بلند* دفتمممم...برو اونوررررر
جیهیون: گور خویش را گم نمای من اینجا میشینم!!*و دوباره هلش میده*
جیمین:*پسر بدبختم از جاش میوفته🥺*
جیهیون:*احساس رضایت*(امیدوارم بمیری😐🔪)
یکی از کادو های تفلد کسی که خودش مودونه😐💜
- ۹.۷k
- ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط