هفتاد و هفت لایک پنجاه کامنت
که نفهمیدم کی به خواب رفتم
ا/ت ویو
یهو بلند شدم دیدم جیسو و جیمین خوابن
یاد چسب رازی ای که لیسا برام اورد افتادم
گفتم برم یکم کرم بریزم
رفتم و یه چسب رازی اوردم
از چسب دیختم رو دوتا دستم بوش کل خونرو برداشته بود
پنجررو باز کردم تا بوش بره بیرون
بعد یه مین قشنگ خشک شد
رفتم جایی که خوابیده بودم و پتو رو کشیدم رو خودم
یهو گفتو
ا/ت: واااااییییییی دستمممم
یهو جییو از خواب پرید و جیمین از رو مبل افتاد پایین
جیمین: ای تف تو روت اول صبی
ا/ت: نقشه اصن به اونجاهاش نکشید تا جیمین افتاد پایین خندم گرفت😂
جیمین ویو
خواب بودم که یهو با صدای ا/ت از خواب پریدم
از رو مبل افتادم پایین
ای تف تو روت چیه اول صبی
دیدم داره میخنده فهمیدم یه نقشه هایی داشته
دستشو دیدم فهمیدم چه خبره
جیسو: کثافت چته
یهو جیسو هم افتاد پایین رو جیمین
سری قلت زدم و رفتم اونور
وای نزدیک بودا
جیمین ویو
یهو جیسو افتاد پایین
خیلی سبک بود
دیدم سریع قلت زد و رفت اونور
یهو خندم گرفت 😂
جیسوعم بلند شد و تا میتونست دویید دنبال ا/ت انقد زد تو سرش تا بالاخره ا/ت تسلیم شد
فک کنم خیلی خجالت کشیده بود 😂
ا/ت: باشه بابا گوت خوردم
جیسو: اها این شد
ا/ت: خب حالا فک کنم قشنک خواب از سرون پرید
جیمین: بله به لطف تو
ا/ت: خب بچه بریم حاضر شیم واسه بیرون؟
(بچه ها جیمین امروز کار داره و باید زود بره بیرون)
خب بچه ها بریم دوش بگیریم
بدویین فقط سی مین وقت داریم
بچه ها پارت بعد قراره یه اتفاقایی بیوفته
یکی میمیره
حدس بزنین کی
ا/ت ویو
یهو بلند شدم دیدم جیسو و جیمین خوابن
یاد چسب رازی ای که لیسا برام اورد افتادم
گفتم برم یکم کرم بریزم
رفتم و یه چسب رازی اوردم
از چسب دیختم رو دوتا دستم بوش کل خونرو برداشته بود
پنجررو باز کردم تا بوش بره بیرون
بعد یه مین قشنگ خشک شد
رفتم جایی که خوابیده بودم و پتو رو کشیدم رو خودم
یهو گفتو
ا/ت: واااااییییییی دستمممم
یهو جییو از خواب پرید و جیمین از رو مبل افتاد پایین
جیمین: ای تف تو روت اول صبی
ا/ت: نقشه اصن به اونجاهاش نکشید تا جیمین افتاد پایین خندم گرفت😂
جیمین ویو
خواب بودم که یهو با صدای ا/ت از خواب پریدم
از رو مبل افتادم پایین
ای تف تو روت چیه اول صبی
دیدم داره میخنده فهمیدم یه نقشه هایی داشته
دستشو دیدم فهمیدم چه خبره
جیسو: کثافت چته
یهو جیسو هم افتاد پایین رو جیمین
سری قلت زدم و رفتم اونور
وای نزدیک بودا
جیمین ویو
یهو جیسو افتاد پایین
خیلی سبک بود
دیدم سریع قلت زد و رفت اونور
یهو خندم گرفت 😂
جیسوعم بلند شد و تا میتونست دویید دنبال ا/ت انقد زد تو سرش تا بالاخره ا/ت تسلیم شد
فک کنم خیلی خجالت کشیده بود 😂
ا/ت: باشه بابا گوت خوردم
جیسو: اها این شد
ا/ت: خب حالا فک کنم قشنک خواب از سرون پرید
جیمین: بله به لطف تو
ا/ت: خب بچه بریم حاضر شیم واسه بیرون؟
(بچه ها جیمین امروز کار داره و باید زود بره بیرون)
خب بچه ها بریم دوش بگیریم
بدویین فقط سی مین وقت داریم
بچه ها پارت بعد قراره یه اتفاقایی بیوفته
یکی میمیره
حدس بزنین کی
۳۰.۴k
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.