روزی میرسد
روزی میرسد
که در همان کافه قدیمی
میز کناری ات را رزرو میکنم
کنارت مینشینم
بی انکه بدانی..
خوب تماشایت میکنم
آرام از جایم بلند میشوم
سمت تو می آیم
گونه ات را میبوسم
به تو لبخند میزنم،
کلاهم را سرممیگذارم
و از کافه بیرون میروم...
و تو تا سالهای سال
با خودت میاندیشی
که چقدر عطر این غریبه
آشنا بود ....
که در همان کافه قدیمی
میز کناری ات را رزرو میکنم
کنارت مینشینم
بی انکه بدانی..
خوب تماشایت میکنم
آرام از جایم بلند میشوم
سمت تو می آیم
گونه ات را میبوسم
به تو لبخند میزنم،
کلاهم را سرممیگذارم
و از کافه بیرون میروم...
و تو تا سالهای سال
با خودت میاندیشی
که چقدر عطر این غریبه
آشنا بود ....
۵.۶k
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.