در انتهای وچهی آذر

در انتهای ڪوچه‌ی آذر
دختریست به نام #یلدا
با موهای بلند و مشڪی،
پوستی سفید و گونه‌های سرخ
مثل انار

دختری ڪه منتظر است ڪسی بیاید
و با عشق،
دقایق منجمدش را گرم ڪند.

آوازِ با هم بودن را در گوش‌هایش
زمزمه ڪند و با دیدار‌های ڪوتاه
دوست داشتن‌های
ته‌نشین شده‌اش را تڪان دهد.

ڪسی ڪه برای حالِ آشفته‌اش،
حافظ بخواند
و برای نگاه‌های زمستانی‌اش،
سازِ گرما بزند.

سال‌هاست ڪه همه،
دقیقه‌ی آخرِ انتظارِ یلدا را
جشن می‌گیرند
اما هیچ ڪس نمیداند
ڪه او ، تنها برای دیدنِ معشوقی
انتظار میڪشد؛ ڪه رسیدن به آن،
امیدی محال است.

زمستانِ سرد،
مقصد یلدایی بود ڪه با هزاران آرزو
برای دیدار با تنها یارِ پنهانی‌اش
جاده‌ی طولانی پاییز را پیموده بود.

یلدا، دختر سیاه مویِ بلند بالا،
یادگارِ نامِ #وطن،
میوه‌ی پائیزِ #ایران
و عروس #زمستان
در راه است....❄

او را بر سفره‌ی مهر بنشانیم
و با نسل فردا پیوندش دهیم.
و ایرانی بودن را فراموش نڪنیم.

پیشاپیش یلداتون مبارڪ باد🍉


۱۴۰۴/۹/۲۸


❥︎:。- ❥︎❀༾ atre_khatereh ❀༾❥︎ -:。❥︎

#ڪﺴﮯ_ﺷﺒﻴــﻪ_ﻫﻴـــﭽڪس
#تُوقَشنگ‌ترین‌دلیل‌برا‌ۍِدوستْ‌داشتَنۍ

🍂🧡「 #عطر_خاطره
دیدگاه ها (۶)

و ای ڪاش می‌شد آنهایی ڪه دور هستند رااز دل فاصله‌ها بیرون ڪـ...

جانانم . . . !بر تن احساسم بپوشانتن‌پوشِ خیالت راو با حسِ حض...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط