پارت۶۲
پارت۶۲
ارامشی برای حس تو
- ب...باش ددی(خجالت)( بعد ۲مین گرد/نمو بو/سیدو گفت)
+ ...میخوای من بپوشنمت بیب؟(لبخند)
- ....نه ددی ..خودم میپوشم...تو خسته ای فقط لباساتو عوض کن زود بریم(برگشتم سمتشو گو/نشو بو/سیدم)(لبخند)
+ باشه پس توهم زود اماده شو زندگیم(لبخند)
- (سرمو به نشونه ی باشه تکون دادمو لباسامو عوض کرمو عطر زدمو کارامو انجام دادم....)
+( لباسامو عوض کردم و موهامو درست کردم و عطر زدمو دست ا.ت رو گرفتمو رفیم سوار ماشین شدیمو رفتیم رستوان و غذا سفارش دادیم و خوردیم ...داشتیم میرفتیم خونه تهیونگ هیونگ که گوشی ا.ت زنگ خورد)
- (.....داشتیم میرفتیم خونه تهیونگ که گوشیم زنگ خورد.....برش داشتم...میسو بود)
\ ا.تتتتتتتتت کجاییییییی(هیجان)
- اولا سلام دوما خوبی سوما خره داریم میریم خونه تهیونگ(کمی خنده)
\ بله بله شما درست میفرمایید ...خب سلام خوبم...میدونم خوبی...ماهم خونه تهیونگیم منتظریمااااااا(خنده)
- خب باشه میبینمت دیوونه(خنده)
\ منمممم
- میبینمتتتت بای
\بایییی
- ( قطع کردم) (به ددی که داشت رانندگی میکرد نگا کردم و گفتم) ددی جونم میشه تند تر بری اخه میسو اینا منتظرمونن(لبخند)
+ حتما بیبیم(لبخند)(کمی گاز دادم تا زودتر برسیم.....بعد۶مین رسیدیم و ماشینو پارک کردم ...ا.ت میخواست پیاده بشه که دستمو گذاشتم رو رو/ن پ/اش که روشو برگردوند سمتم ومن فورا ل/بامو رو ل/باش گذاشتم و چندتا م/ک عمیق ازش گرفتم و ازش فاصله گرفتم و تو چشماش غرق شدم و گفتم) بیبم(لبخند)
- جونم(لبخند)
حمایتتتتتت لاوامممم
ارامشی برای حس تو
- ب...باش ددی(خجالت)( بعد ۲مین گرد/نمو بو/سیدو گفت)
+ ...میخوای من بپوشنمت بیب؟(لبخند)
- ....نه ددی ..خودم میپوشم...تو خسته ای فقط لباساتو عوض کن زود بریم(برگشتم سمتشو گو/نشو بو/سیدم)(لبخند)
+ باشه پس توهم زود اماده شو زندگیم(لبخند)
- (سرمو به نشونه ی باشه تکون دادمو لباسامو عوض کرمو عطر زدمو کارامو انجام دادم....)
+( لباسامو عوض کردم و موهامو درست کردم و عطر زدمو دست ا.ت رو گرفتمو رفیم سوار ماشین شدیمو رفتیم رستوان و غذا سفارش دادیم و خوردیم ...داشتیم میرفتیم خونه تهیونگ هیونگ که گوشی ا.ت زنگ خورد)
- (.....داشتیم میرفتیم خونه تهیونگ که گوشیم زنگ خورد.....برش داشتم...میسو بود)
\ ا.تتتتتتتتت کجاییییییی(هیجان)
- اولا سلام دوما خوبی سوما خره داریم میریم خونه تهیونگ(کمی خنده)
\ بله بله شما درست میفرمایید ...خب سلام خوبم...میدونم خوبی...ماهم خونه تهیونگیم منتظریمااااااا(خنده)
- خب باشه میبینمت دیوونه(خنده)
\ منمممم
- میبینمتتتت بای
\بایییی
- ( قطع کردم) (به ددی که داشت رانندگی میکرد نگا کردم و گفتم) ددی جونم میشه تند تر بری اخه میسو اینا منتظرمونن(لبخند)
+ حتما بیبیم(لبخند)(کمی گاز دادم تا زودتر برسیم.....بعد۶مین رسیدیم و ماشینو پارک کردم ...ا.ت میخواست پیاده بشه که دستمو گذاشتم رو رو/ن پ/اش که روشو برگردوند سمتم ومن فورا ل/بامو رو ل/باش گذاشتم و چندتا م/ک عمیق ازش گرفتم و ازش فاصله گرفتم و تو چشماش غرق شدم و گفتم) بیبم(لبخند)
- جونم(لبخند)
حمایتتتتتت لاوامممم
۴۰۵
۰۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.