خسانت کیوت p12

ویو ات: خوب خلاصه رسیدیم رفتیم رو یک صندلی نشستیم که گارسون اومد


ویو گارسون: دیدم 2 تا مشتری جدید اومدن رفتم تزشون سفارش بگیرم اوفف اون دختره چه جیگری بود ای کاش مال من میشد دلم میخواد بد بگاعمش خیلی به نظر میاومد لبای خوشمزه ای داره خلاصه رفتم ازشون سفارش بگیرم

گارسون: سلام اقا سلام خانم خوش اومدید چی میل دارید
ته: از هر چی یک چیزی بیارید
گاسون: چشم اقا
ویو ات: گارسونه اومد از ما سفارش گرفت چقدر نگام میکرد به پاهام و لبام و خلاصه جای دیگه🙄
ات: ته اینهمه سفارش دادی کی میخواد بوخورتشون
ته: ما دیگه
ات: اخه اینهمه زیاده
ته: اشکال نداره
ات: اوه ببین کی اون جاست
ته: کی
ات: یوری و یک پسر دیگه
ته: پس شب دعوتشون کنیم خونمون
ات: هر چی تو بگی شاهزاده
ته: 😄😄
ویو ادمین: خوب همه ی گارسونا اومدن و غذا رو گذاشتن اون گارسونه که خیلی نگاه ات میکرد همش داشت میرفت کنار ات غذا بزاره همش نگاه ات میکرد که یک چشمک به ات زد و رفت .

ویو ته: اون گارسونه خیلی نگاه ات میکرد خیلی اصبانی شدم میخواستم همینجا برنم لهش کنم و دیدم یک چشمک به ات زد و رفت خوب خلاصه غذامونو خوردیم و رفتیم خونه

ات: اع صبر کن یه زنگ به یوری بزنم یوری تا بیاد خونمون
ته: باش

تا پارت بعدی برید تو هماری یا یا یا یاههه😂😂
دیدگاه ها (۱)

اسلاید 1 ارایش ات اسلاید 2 لباس ته اسلاید اخر لباس ات

مبارکموننندکیلیلیلیل😁😁😁😁😁❤❤🩷💜💜🥳🥳🥳

فقط یکی 😁😁😁😁

🥹🥹🥹🥹🥹🥹🥹🥹🥹😭

عشق غیر منتظره پارت 19

ات تو باتلاق ذهنی گیر کرده بود این اتفاق برای نمونه ۰۰۹ خیلی...

پارت ۲۷ویو ات اون عوضی منو به یه صندلی بست انقدر محکم منو با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط