کار او اخم و منم شیفته ی اطوارش
کار او اخم و منم شیفته ی اطوارش
کاش می شد گرهی باز کنم از کارش
سبزه می روید از اعماق دل صحراها
او اگر تن کند آن پیرهن گلدارش
هرچه حسن است خدا در تن او جا داده
جاودان باد نمایشکده ی آثارش
چشم و گوشش به همه کوی و گذر می جنبد
دست من هست حساب و همه ی آمارش
کیست چون من که بریزد به دلش آتش را
جای آنکه زند آتش به دل سیگارش؟
گرچه او سر به هوا است، ولی می خواهم
بالش زیر سرش باشم و عمری یارش
کل دارایی من یک جگر خونین است
حاصل دست خودت است، بیا بردارش
.
کاش می شد گرهی باز کنم از کارش
سبزه می روید از اعماق دل صحراها
او اگر تن کند آن پیرهن گلدارش
هرچه حسن است خدا در تن او جا داده
جاودان باد نمایشکده ی آثارش
چشم و گوشش به همه کوی و گذر می جنبد
دست من هست حساب و همه ی آمارش
کیست چون من که بریزد به دلش آتش را
جای آنکه زند آتش به دل سیگارش؟
گرچه او سر به هوا است، ولی می خواهم
بالش زیر سرش باشم و عمری یارش
کل دارایی من یک جگر خونین است
حاصل دست خودت است، بیا بردارش
.
- ۳.۷k
- ۰۱ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط