چندپارتی یونگی
درخواستی از @loury-chan و @selen_play
☆p:1☆
(سومی رو با س نشون میدم)
ویو سومی:
امروز تولد شوگا بود برای همین با ذوق داشتم کیک رو تزئین میکردم که بعد از تموم شدن تزئین کیک زنگ خونه به صدا در اومد با ذوق رفتم در رو باز کردم که با چشمای عصبی شوگا روبه رو شدم
س:سلام عش...
با سیلی ای که بهم زد حرفم نصفه موند و بغض کرده بودم
س:شوگا چرا اینجوری...
شوگا:خفه شو هرزه ی عوضی
اون الان به من گفت هرزه
س:چی داری میگی من هرز نیستم(بغض)
شوگا:هه پس این چیه هاااااا؟(عربده)
گوشیش رو آورد بالا و ی فیلم پلی کرد وادف... یکی که کپی من بود داشت با ی مرد میان سال س*ک*س میکرد اما چجوری انقدر شبیه منه حالا چجوری به شوگا بفهمونم که من نیستم آها فهمیدم دختره روی دستش ی تتو داره ولی من اصلا تتو ندارم
س:شوگا ببین...
نزاشت حرفم تموم بشه از موهام گرفت و کشون کشون به سمت اتاق برد در اتاق رو باز کرد و بدون توجه به التماس های من پرتم کرد روی زمین جوری که سرم با دیوار برخورد کرد و شروع کرد به خون اومدن کرد شوگا وحشیانه اومد سمتم (گربه ی وحشی خودمه🥺🥲) و شروع کرد به کتک زدنم
س:هق شوگا هق تروخدا هق ولم کن هق هق
شوگا:خفه شو هرزه ی اشغال (گایز این فقط ی فیکه)
(چند مین بعد)
شوگا ی لگ زد تو شکمم و ولم کرد
شوگا:همینجا بدونه آب و غذا میمونی تا بفهمی خیانت به من یعنی چی
شوگا رفت بیرون و در رو قفل کرد انقدر درد داشتم که حتی نمیتونستم حرف بزنم
(چهار روز بعد)
چهار روزه نه غذا خوردم نه آب زخمام عفونت کرده واقعا میخواستم بمیرم😭...
خب خب اینم از چند پارتی جدیدمون لطفا حمایت کنید تا پارت بعد رو بزارم🙂💗
شرط:
۲۰ لایک
۳۰ کامنت
دیدگاه ها (۹۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.