دلنوشته

#دل‌نوشته(۱۶)

دوره‌ی حافظ و سعدی صحبت از زلف تو بود
نوبت دوران من شد روسری سر کرده ای...!
🌹🌹🌹🌹

نه شوق داشتنِ برگ و بار دارم من
نه هیچ سنخیتی با بهار دارم من

بهار و فصلِ نو ارزانی خودت ای عشق!
درون سینه غمی ماندگار دارم من

غمی شبیه غم مولویِ بعد از شمس
دلی به غصه‌ی عالم دچار دارم من

به جبر زندگی‌ام داده، آنکه فرموده-
-برای زندگی‌ام اختیار دارم من...

چقدر عمرِ نکرده به خود بدهکارم
چه خنده‌ها طلب از روزگار دارم من

میان بستر اندوه، عالمی کوچک-
-به لطف منزوی و شهریار دارم من

همین که شعر بگویم برای من کافی‌ست
به کار مردم دنیا چه کار دارم من


#عکس_نوشته #جذاب #عاشقانه #عکس #خلاقیت #هنر
دیدگاه ها (۴)

#آخرین‌دل‌نوشتهشرمم کُشد که بی تو نفس می کشم هنوزتا زنده ام ...

#دل‌نوشته(۱۸)خوش است خلوت اگر یار، یار من باشد نه من بسوزم و...

#دل‌نوشته (۱۵)ما زخمی‌ترین شاخه‌ی این جنگل خشکیمتیغ تبری نیس...

#دل نوشته (۱۴)باورت که بهم بریزدمی‌شود "باروت"جهنم می‌کند دل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط