Part21
Part21
+اونجو که میکاپ ارتیستمونه . لیسو تو هم بیا
~اخه من که کاری ندارم
+ اخه ته ته هم… (ابرومو بالا انداختم)
~ هییییییس…. میام میامم( ریز میخندید)
اس ار : یاااااا ته ته کیهههه (لحن شیطونی به خودش گرفت )
+هیسسسسس کسی که لیسو خانم قلبش بهش گرههههه خوردهههه
و یه پس گردنی اروم از لیسو خوردم
میرا : زودتند سریع تعریف کنین ببینم لیسو خانم…
~ بریم تو ماشین تعریف میکنم
توی راه لیسو داستان عشق خودشو و اونجو رو تعریف میکرد و من فقط به پنجره نگاه میکردم و به اون فکر میکردم . با این حال که بهش گفتم ازش متنفرم اما اون هنوزم خوب باهام رفتار میکنه و این اذیتم میکرد .
کتی: ا/ت خوبی?
+ هاا...اره اره
رسیدیم بیاین بریم
توی راه رو بودیم که شوگا سرش تو گوشی بود و داشت میومد سمت ما و یهوییی…… .شوگا مستقیم رفت تو شکم کتی .
کتی: اخخخخخخخ یابوووووووووو جلوتو نگا……. (خشکس زد )
شوگا : معذرت میخوام ، واقعا ببخشید ، حالت خوبه ? خیلی محکم خوردم بهت میخوای بریم دکتر ??
کتی : تو.. فقط از این به بعد به جلوت نگات کن فهمیدی یا نه?!
شوگا : یااا تو مگه قلدرییی?
کتی :بله هستممممم
شوگا از لحن با نمک و فوق کیوت کتی خندش گرفته بود
کتی : گوش کن پسر اگه تو گربه ای من گربه ترم ...الکی به من نمیگن کتی…
+(با خنده ) کتی بیاااا
شوگا : پیشی خانم مراقب باش کسی نخوره بهت باز
که کتی رفت تو دیوار (داشت زیر چشمی شوگا رو میدید که میره یا نه )
کتی : اخخخخخخخخخخخخخخخخخخ (صداش بغض داشت )
میخولستم برم پیشش که شوگا دووید سمتش
شوگا : خوبی???? طوریت شدد??? بزار سرتو ببینم
هینی کشید
شوگا : سرت سرت خون میااد
کتی : اروم باش جلب توجه نکن خوبم
شوگا دستاشو زیر پاو کمر کتی برد و گذاشتتش رو صندلی و جلوی پاش زانو زد
شوگا : همینجا میمونی و تکون نمیخوری تا برگردم (تو همین حین با دستش تار مویی که جلوی صورت کتی بود رو هم کنار زد و صورتش رو نوازش کرد ) باشه ?
کتی : باشه
شوگا رفت و یکم بعد با وسایل پزشکی اومد
منو دخترا هم کنارش بودیم
کتی : دخترا شماها برین دیر میشه به رئیس بگین که به فنا رفتم خودش درک میکنه
+ باشه (رو به شوگا گفتم : حالش که بهتر شد بیارش اتاق کاراموزی )
باشه ای گفت که ما رفتیم
#loveme°•
+اونجو که میکاپ ارتیستمونه . لیسو تو هم بیا
~اخه من که کاری ندارم
+ اخه ته ته هم… (ابرومو بالا انداختم)
~ هییییییس…. میام میامم( ریز میخندید)
اس ار : یاااااا ته ته کیهههه (لحن شیطونی به خودش گرفت )
+هیسسسسس کسی که لیسو خانم قلبش بهش گرههههه خوردهههه
و یه پس گردنی اروم از لیسو خوردم
میرا : زودتند سریع تعریف کنین ببینم لیسو خانم…
~ بریم تو ماشین تعریف میکنم
توی راه لیسو داستان عشق خودشو و اونجو رو تعریف میکرد و من فقط به پنجره نگاه میکردم و به اون فکر میکردم . با این حال که بهش گفتم ازش متنفرم اما اون هنوزم خوب باهام رفتار میکنه و این اذیتم میکرد .
کتی: ا/ت خوبی?
+ هاا...اره اره
رسیدیم بیاین بریم
توی راه رو بودیم که شوگا سرش تو گوشی بود و داشت میومد سمت ما و یهوییی…… .شوگا مستقیم رفت تو شکم کتی .
کتی: اخخخخخخخ یابوووووووووو جلوتو نگا……. (خشکس زد )
شوگا : معذرت میخوام ، واقعا ببخشید ، حالت خوبه ? خیلی محکم خوردم بهت میخوای بریم دکتر ??
کتی : تو.. فقط از این به بعد به جلوت نگات کن فهمیدی یا نه?!
شوگا : یااا تو مگه قلدرییی?
کتی :بله هستممممم
شوگا از لحن با نمک و فوق کیوت کتی خندش گرفته بود
کتی : گوش کن پسر اگه تو گربه ای من گربه ترم ...الکی به من نمیگن کتی…
+(با خنده ) کتی بیاااا
شوگا : پیشی خانم مراقب باش کسی نخوره بهت باز
که کتی رفت تو دیوار (داشت زیر چشمی شوگا رو میدید که میره یا نه )
کتی : اخخخخخخخخخخخخخخخخخخ (صداش بغض داشت )
میخولستم برم پیشش که شوگا دووید سمتش
شوگا : خوبی???? طوریت شدد??? بزار سرتو ببینم
هینی کشید
شوگا : سرت سرت خون میااد
کتی : اروم باش جلب توجه نکن خوبم
شوگا دستاشو زیر پاو کمر کتی برد و گذاشتتش رو صندلی و جلوی پاش زانو زد
شوگا : همینجا میمونی و تکون نمیخوری تا برگردم (تو همین حین با دستش تار مویی که جلوی صورت کتی بود رو هم کنار زد و صورتش رو نوازش کرد ) باشه ?
کتی : باشه
شوگا رفت و یکم بعد با وسایل پزشکی اومد
منو دخترا هم کنارش بودیم
کتی : دخترا شماها برین دیر میشه به رئیس بگین که به فنا رفتم خودش درک میکنه
+ باشه (رو به شوگا گفتم : حالش که بهتر شد بیارش اتاق کاراموزی )
باشه ای گفت که ما رفتیم
#loveme°•
۹.۷k
۳۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.