امید روشنایی

#امیدِ روشنایی
گرچه در این تیرگی‌ها نیست،
من اینجا
باز در این دشتِ خشکِ تشنه می‌رانم.
من اینجا روزی آخر
از دل این خاک، با دست ِ تهی
گل بر می‌افشانم.
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه،
چون خورشید
سرود فتح می‌خوانم،
و می‌دانم
تو روزی باز خواهی گشت...
دیدگاه ها (۱)

#ای که بوی باران شکفته در هوایتیاد از آن بهاران که شد خزان ب...

#شبی شاید رهآ کردم جهانِ چون سرابم را ...

#روحت شاد...🖤💔

https://harfeto.timefriend.net/16366951530550

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط