پارت
پارت ۳۷
فصل دوم
صدای تیر توی فضا پیچید ولی آیا جین ائه تیر خورده بود؟
پلیسا از راه رسیدن و فرمانده به پیشانی ای شن تیری زد که باعث شد ای شن با زندگی خداحافظی کنه
تهیونگ جین ائه رو از اغوشش جدا کرد که متوجه شد جین ائه بیهوش شده
بغلش کرد
تهیونگ:تموم شد همه چیز تموم شد
جین ائه رو به بیمارستان بردن
سانی رو بازداشت کردن
همه پسرا سالم بودن و بالاخره این کابوس تمام شد
دکتر:حالش خوبه ولی داروی بیهوشی باید اثرش ازبین بره تا بهوش بیاد برای اون نگران نباشید وقتی سرمش تموم شد میتونید ببریدش
جین ائه حتی بعد از تموم شدن سرمش بیدار نشده بود ولی چای نگرانی نبود دکتر گفته بود طبیعیه
همه به همراه جین ائه به خونه تهیونگ رفتن
تهیونگ جین ائه رو روی تخت خودش گذاشت
تهیونگ و پسرا باهم ترتیب یه شام عالی و خوشمزه رو دادن
و از همه غذاهای مورد علاقه جین ائه درست کردن
صونا هم اومده بود
صونا جین ائه رو توی همون بیهوشی عمیق حمام کرد و حسابی تمیزش کرد و لباس های مناسبی و براش پوشید
جین ائه با گرسنگی و بوی غذا بلند شد بوی خوبی میومد ولی تعجب کرده بود که چطور انقدر تمیزه و لباس هاش عوض شده
وقتی رفت پایین همه ذوق زده شدن و جین ائه رو روی صندلی ای نشوندن
جونگکوک:بخور هرچقدر میتونی بخور
صونا:اینهمه زحمت و فقط برای تو کشیدیما
جین ائه:من واقعا نمیدونم چی بگم
جین:هیچی فقط بخور
شوگا:باید سلامتیت و بدست بیاری
جين ائه:ممنون
و شروع به خوردن غذا کرد
........................
فصل دوم
صدای تیر توی فضا پیچید ولی آیا جین ائه تیر خورده بود؟
پلیسا از راه رسیدن و فرمانده به پیشانی ای شن تیری زد که باعث شد ای شن با زندگی خداحافظی کنه
تهیونگ جین ائه رو از اغوشش جدا کرد که متوجه شد جین ائه بیهوش شده
بغلش کرد
تهیونگ:تموم شد همه چیز تموم شد
جین ائه رو به بیمارستان بردن
سانی رو بازداشت کردن
همه پسرا سالم بودن و بالاخره این کابوس تمام شد
دکتر:حالش خوبه ولی داروی بیهوشی باید اثرش ازبین بره تا بهوش بیاد برای اون نگران نباشید وقتی سرمش تموم شد میتونید ببریدش
جین ائه حتی بعد از تموم شدن سرمش بیدار نشده بود ولی چای نگرانی نبود دکتر گفته بود طبیعیه
همه به همراه جین ائه به خونه تهیونگ رفتن
تهیونگ جین ائه رو روی تخت خودش گذاشت
تهیونگ و پسرا باهم ترتیب یه شام عالی و خوشمزه رو دادن
و از همه غذاهای مورد علاقه جین ائه درست کردن
صونا هم اومده بود
صونا جین ائه رو توی همون بیهوشی عمیق حمام کرد و حسابی تمیزش کرد و لباس های مناسبی و براش پوشید
جین ائه با گرسنگی و بوی غذا بلند شد بوی خوبی میومد ولی تعجب کرده بود که چطور انقدر تمیزه و لباس هاش عوض شده
وقتی رفت پایین همه ذوق زده شدن و جین ائه رو روی صندلی ای نشوندن
جونگکوک:بخور هرچقدر میتونی بخور
صونا:اینهمه زحمت و فقط برای تو کشیدیما
جین ائه:من واقعا نمیدونم چی بگم
جین:هیچی فقط بخور
شوگا:باید سلامتیت و بدست بیاری
جين ائه:ممنون
و شروع به خوردن غذا کرد
........................
- ۴.۴k
- ۱۲ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط