سلام اینم از اولین قسمت داستان
اسم داستان: رد پا
اسم من اما ادلر هست و امروز اولین روز هاگوارتز هست خیلی ذوق و شوق دارم من با سه تا از دوستام همه هاگوارتز دعوت شده بودیم چون همو میشناختیم تو ی کپه نشستیم و به سمت این مدرسه جادویی حرکت کردیم یکم برای گروهبندی استرس داشتم.
عالیه همه پیش هم اومدیم اینجا! و هم گروه میشیم و تا اخر عمر دوست میمونیم.
تو راه اینا رو داخل ذهنم مرور میکردم به مدرسه که رسیدیم فردی که معلوم بود مدیر مدرسه است شروع به سخرانی کرد: سلام به هاگوارتز خوش اومدین اسم من پرفسور البوس دامبلدور هست و مدیر مدرسه هنر های جادویی هاگوارتز هستم. و شروع کرد به معرفی معلم هر گروه بعد مراسم گروهبندی شروع شد چند نفر جلو ما بودن و بعد نوبت......
اسم من اما ادلر هست و امروز اولین روز هاگوارتز هست خیلی ذوق و شوق دارم من با سه تا از دوستام همه هاگوارتز دعوت شده بودیم چون همو میشناختیم تو ی کپه نشستیم و به سمت این مدرسه جادویی حرکت کردیم یکم برای گروهبندی استرس داشتم.
عالیه همه پیش هم اومدیم اینجا! و هم گروه میشیم و تا اخر عمر دوست میمونیم.
تو راه اینا رو داخل ذهنم مرور میکردم به مدرسه که رسیدیم فردی که معلوم بود مدیر مدرسه است شروع به سخرانی کرد: سلام به هاگوارتز خوش اومدین اسم من پرفسور البوس دامبلدور هست و مدیر مدرسه هنر های جادویی هاگوارتز هستم. و شروع کرد به معرفی معلم هر گروه بعد مراسم گروهبندی شروع شد چند نفر جلو ما بودن و بعد نوبت......
۳.۱k
۲۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.