«درخواستی» 𝚙𝚊𝚛𝚝 1
«درخواستی» 𝚙𝚊𝚛𝚝 1
(شنبه بود... شنبه جز روزای تعطیل کره هست)
دوست پسرت از اخرین باری که باهم رفتین بیرون رفته بودین بیرون ازت خواسته بود که بازم قرار بزارین، همه چی به اینجا ختم شد سینما
چون نیمه شب بود سینما خلوت تر شده بود.
شما دوتا منتظر بودین فیلم شروع شه
وقتی فیلم شروع شده بود کوک خیلی اروم دمه گوشت زمزمه کرد....
کوک: چاگیا(۲)
سرتو برگردوندی خیلی یهویی
لبشو رو لبت گذاشت
کوک: لبخند زد
ا/ت: نمیدونستی چه واکنشی باید نشون بدی فقط خشکت زده بود
کوک: دستتو بده عزیزم
دستتو رو دستش گذاشتی نگاهش کردی لبخند زدی
کوک: بیب دستت خیلی نرمه(هعی خدا🤌🏻😂)
ا/ت: میشه فقط فیلمو نگاه کنی؟
کوک: باشه.... فیلمو نگاه میکنم
سرتو برگردوندی ببینی داره فیلمو میبینه یا نه بعد میبینی فقط به تو زل زده
کوک: فیلمو ببین فیلمو ببین
ا/ت: تو داری پس چیکار میکنی؟!!!
کوک: میبینی که دارم فیلمو میبینم
ا/ت: مطمئنی
کوک: اره عزیزم دارم نگاه میکنم
خسته شدی از بس تظاهر میکردی داره فیلم میبینی درحالی که حواست به کوک بود
برگشتی سمتش معذب نگاش کردی لپتو بوسید
ا/ت: هی داری چیکار میکنی؟(یکی پیدا نمیشه بهم بگه عشقم بعد بوسش میکنه طلب میخواد😂)
کوک: نه اخه عزیزم نمیتونم خودمو کنترل کنم، کی بهت گفته انقدر خوشگل باشی!
ا/ت: میدونی که اینجا مکان عمومیه
کوک: باشه باشه دیگ بوست نمیکنم
ا/ت: واقعا
کوک: اره دیگ واقعا نمیکنم.... ولی به جاش دستمو بگیر
یه پوزخنده شیطنت امیزی زدی و دستشو نگرفتی
پارت (۲)
(شنبه بود... شنبه جز روزای تعطیل کره هست)
دوست پسرت از اخرین باری که باهم رفتین بیرون رفته بودین بیرون ازت خواسته بود که بازم قرار بزارین، همه چی به اینجا ختم شد سینما
چون نیمه شب بود سینما خلوت تر شده بود.
شما دوتا منتظر بودین فیلم شروع شه
وقتی فیلم شروع شده بود کوک خیلی اروم دمه گوشت زمزمه کرد....
کوک: چاگیا(۲)
سرتو برگردوندی خیلی یهویی
لبشو رو لبت گذاشت
کوک: لبخند زد
ا/ت: نمیدونستی چه واکنشی باید نشون بدی فقط خشکت زده بود
کوک: دستتو بده عزیزم
دستتو رو دستش گذاشتی نگاهش کردی لبخند زدی
کوک: بیب دستت خیلی نرمه(هعی خدا🤌🏻😂)
ا/ت: میشه فقط فیلمو نگاه کنی؟
کوک: باشه.... فیلمو نگاه میکنم
سرتو برگردوندی ببینی داره فیلمو میبینه یا نه بعد میبینی فقط به تو زل زده
کوک: فیلمو ببین فیلمو ببین
ا/ت: تو داری پس چیکار میکنی؟!!!
کوک: میبینی که دارم فیلمو میبینم
ا/ت: مطمئنی
کوک: اره عزیزم دارم نگاه میکنم
خسته شدی از بس تظاهر میکردی داره فیلم میبینی درحالی که حواست به کوک بود
برگشتی سمتش معذب نگاش کردی لپتو بوسید
ا/ت: هی داری چیکار میکنی؟(یکی پیدا نمیشه بهم بگه عشقم بعد بوسش میکنه طلب میخواد😂)
کوک: نه اخه عزیزم نمیتونم خودمو کنترل کنم، کی بهت گفته انقدر خوشگل باشی!
ا/ت: میدونی که اینجا مکان عمومیه
کوک: باشه باشه دیگ بوست نمیکنم
ا/ت: واقعا
کوک: اره دیگ واقعا نمیکنم.... ولی به جاش دستمو بگیر
یه پوزخنده شیطنت امیزی زدی و دستشو نگرفتی
پارت (۲)
۱۰.۴k
۱۱ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.