مافیای خشن من

«مافیای خشن من »
پارت ⁵🍷🫀

(ا.ت ویو )
هیونجین داشت چی می‌گفت
یعنی از ما خیلی بزرگ تره مثل جیمین
که گفتم : دستتو بردار آقای مین و دیگه نزدیکش نشو چون نه من می‌خوام نه خودش
با پوزخند گفت
_به حرف توئه
ا.ت : آره چون هیونجین مال منع
_چیکارته
&دوست پسرش مشکلیه
ا.ت : بس کن مگه من چیکارت کردم (گریه )
که باز دوباره اون حس قدیمی برگشت
دوباره حمله قلبی بم دست داد
و شروع به نفس نفس زدن کردم
& ا.ت پاشو
ا.ت : هیونجین ....قرصام... کنار ... کیفمه
& باشه عزیزم الان میارم
و بهم قرصو داد
جان : پارک ا.ت و مین یونگی برید دفتر مدیر
هیونجین کمکم کرد برم و یونگی پشت ما اومد دفتر
مدیر : دردسرهای زیادی درست کردید بچه ها
_که چی
ا.ت : ببخشید آقای پارک
مدیر : الان توی دفتر خودمی ا.ت
ا.ت : اون موقع هم دخترت تو خونه بودم ‌که منو به آقای هوانگ فروختی
پدر ا.ت : ولی تو نجات پیدا کردی
ا.ت : آره ولی می‌دونی من چقدر عذاب کشیدم اگر هیونجین نبود منم نبود آقای پارک
و از اتاق رفتم بیرون
(یونگی ویو)
پدر ا.ت : شنیدم زدی تو گوش دخترم
_اره که چی
پدر ا.ت : دست از سرش بردار
_نظرت چیه شب قمار بازی کنیم شرطا رو میفهمی
پدر ا.ت :اوکی مین یونگی شب توی بار میبینمت
شرایط :
۸ فالور
۷ لایک
ادامه پارت بعد
#بی‌تی‌اس#کره‌جنوبی#جیمین #پارک‌جیمین#استری‌کیدز#اسکیز
دیدگاه ها (۰)

فقط جونگکوک هوش مصنوعی>>>>🥵🥂🐰

∞کاراگاه من ∞پارت ² (هانا ویو )کم کم چشامو باز کردم رفتم دست...

🥲ووجین 🥲

انتظار اخرشو نداشتم 🤌🤌

چرا حرف منو باور نمیکنی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط