∞کاراگاه من ∞
∞کاراگاه من ∞
پارت ²
(هانا ویو )
کم کم چشامو باز کردم
رفتم دستشویی و کارای لازمو کردم و رفتم پایین
که با لینو خوابالو مواجه شدم خیلی کیوتهههه
هانا : سلام آقای کیوتچه (خنده )
(قیافه لینو رو گذاشتم )
@اولن کیوت عمته دومن صبح توام بخیر
هانا : اولن عمه ی من عمه ی توام هست دومن صبحانه چی درست کردی
@ نیمرو (با قیافه 😁 اینگونه )
هانا : همه داداش دارن ما کره خر داریم (هویییی دختره ..... درست صحبت کن با عشقم 🤣🤣)
@باشه حالا میخوری یا همینم خودم بخورم
هانا : من غلط بخورم نیمرو های بدمز... یعنی خوشمزه شما را نخورم
هانا : خدا نکشتت لینو دیرم شد (با دهن پر )
@عین آدم بخور که خفه نشی بیوفتی رو دستمون
هانا : اون موقعی هم تو و هم فلیکس....
که یادم اومد اصن براش مهم نیستم که بخواد بفهمه مردم یا زندم
و رفتم بالا تو اتاقم یک حموم ۱۵ مینی کردم و لباسم رو پوشیدم و اومدم پایین
@ خواهر کوچولوی من فایتینگ هانا
هانا : فایتینگ لینو
و از در خارج شدم
دوباره باید لینا و رفتارهای فلیکسو تحمل کنم ولی خدارو شکر هان و هیونجین کنارمن
و از در رفتم تو
که هیونجین پرید بغلم
(علامت هیونجین & علامت هان ؛)
&بیبی من حالش چطوره
؛ معلومه الان میگه بد
هانا:نه واقعیت به کلیه چپمم نیست
که هیونجین از کمرم گرفت
&نظر بیبیم چیه حرص بعضیا رو داراریم
هانا : اون براش مهم نیست
&حالا امتحانش مجانیه
(نکته بخش کارای هان و هیونجین از هانا جداس)
رفتیم جای در که فلیکس وایستاده بود
روی نوک پاهام وایستادم و لپ هیونجین بوسی.دم و بغلش کردم
که در گوشم گفت
&از چهره معلومه براش مهم نیست
و برگشتم فلیکس رو نگاه کردم که از عصبانیت قرمز شده
هانا : ولی موفق باشی هیونم
&تو هم همینطور خانم کوچولو
و رفتم سمت میرم و روش نشستم که سوزی اومد و گفت
سوزی : برو توی اتاق رئیس کارت دارن
و منم بدون هیچ حرفی رفتم
و در زدم
تق تق
رئیس :بیا تو
وارد اتاق شدم که با اون مواجه شدم ..اون....
(ادامه پارت بعدی )
شرایطی نداری
و چون دیر آپلود کردم پارت بعد رو بعد این پارت میزارم
پارت ²
(هانا ویو )
کم کم چشامو باز کردم
رفتم دستشویی و کارای لازمو کردم و رفتم پایین
که با لینو خوابالو مواجه شدم خیلی کیوتهههه
هانا : سلام آقای کیوتچه (خنده )
(قیافه لینو رو گذاشتم )
@اولن کیوت عمته دومن صبح توام بخیر
هانا : اولن عمه ی من عمه ی توام هست دومن صبحانه چی درست کردی
@ نیمرو (با قیافه 😁 اینگونه )
هانا : همه داداش دارن ما کره خر داریم (هویییی دختره ..... درست صحبت کن با عشقم 🤣🤣)
@باشه حالا میخوری یا همینم خودم بخورم
هانا : من غلط بخورم نیمرو های بدمز... یعنی خوشمزه شما را نخورم
هانا : خدا نکشتت لینو دیرم شد (با دهن پر )
@عین آدم بخور که خفه نشی بیوفتی رو دستمون
هانا : اون موقعی هم تو و هم فلیکس....
که یادم اومد اصن براش مهم نیستم که بخواد بفهمه مردم یا زندم
و رفتم بالا تو اتاقم یک حموم ۱۵ مینی کردم و لباسم رو پوشیدم و اومدم پایین
@ خواهر کوچولوی من فایتینگ هانا
هانا : فایتینگ لینو
و از در خارج شدم
دوباره باید لینا و رفتارهای فلیکسو تحمل کنم ولی خدارو شکر هان و هیونجین کنارمن
و از در رفتم تو
که هیونجین پرید بغلم
(علامت هیونجین & علامت هان ؛)
&بیبی من حالش چطوره
؛ معلومه الان میگه بد
هانا:نه واقعیت به کلیه چپمم نیست
که هیونجین از کمرم گرفت
&نظر بیبیم چیه حرص بعضیا رو داراریم
هانا : اون براش مهم نیست
&حالا امتحانش مجانیه
(نکته بخش کارای هان و هیونجین از هانا جداس)
رفتیم جای در که فلیکس وایستاده بود
روی نوک پاهام وایستادم و لپ هیونجین بوسی.دم و بغلش کردم
که در گوشم گفت
&از چهره معلومه براش مهم نیست
و برگشتم فلیکس رو نگاه کردم که از عصبانیت قرمز شده
هانا : ولی موفق باشی هیونم
&تو هم همینطور خانم کوچولو
و رفتم سمت میرم و روش نشستم که سوزی اومد و گفت
سوزی : برو توی اتاق رئیس کارت دارن
و منم بدون هیچ حرفی رفتم
و در زدم
تق تق
رئیس :بیا تو
وارد اتاق شدم که با اون مواجه شدم ..اون....
(ادامه پارت بعدی )
شرایطی نداری
و چون دیر آپلود کردم پارت بعد رو بعد این پارت میزارم
۴.۱k
۰۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.