خاطراتگمشده ...

#خاطرات_گمشده #پارت_1

معرفی ات

سلام من پارک ات هستم و ۱۷ سالمه
من توی یک خانواده ی پولدار بزرگ شدم
اما دختر واقعی این خانواده نیستم
خاطره ای از گذشته ام ندارم و وقتی تلاش میکنم به یاد بیارم سر درد شدیدی میگیرم و بیهوش میشم

(ویو ات)

امروز جمعه بود و مثل همیشه ساعت ۸ صبح با سر درد عجیبی بیدار شدم
کار های لازم رو انجام دادم و رفتم سراغ پروژه مدرسم
سرم گرم این پروژه شده بود که نفهمیدم زمان چقدر زود گذشت....

اجوما: دخترم بیا نهار

ات: چشم الان میام

داشتم از پله ها میرفتم پایین که دیدم پدر و مادرم دارن باهم حرف میزنن ولی تا که منو دیدن ساکت شدن

(فلش بک به قبل از اومدن ات)

پدر ات:......



شرط: لایک و کامنت 🥲
دیدگاه ها (۲)

#خاطرات_گمشده #پارت_2پدر ات: بنظرم وقتش رسیده که بهش بگیمماد...

#خاطرات_گمشده #پارت_3مادر ات: دخترم امروز بعد مدرسه میام من ...

فیک:#خاطرات_گمشدهکاپل: تهیونگ، اتشخصیت های فرعی: جکسون، نا م...

# سناریو وقتی بی تی اس کنسرت داره موقع اجرای فیک لاو بارون ش...

عشق چیز خوبیه پارت ۷ که یهو جونگکوک اومد توی اتاق هی نزدیک و...

♡My goddess⁦♡part ۲۳بعد اینکه طبیب اومد همه بیرون از اتاق بو...

#عشق_جنایت 🔪پارت59شوگا:بعد کار های ترخیص میا رفتیم خونه....و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط