فیک هفت عاشق ۴
فیک هفت عاشق ۴
ویو ا/ت: حدود ساعت ۱۱ صبح بود اولین کاری که کردم زنگ زد یوری
ا/ت: بوق بوق بوق
یوری: سلام ا/ت
ا/ت: یوری امروز کاری دارم یا نه
یوری: نه دیگ امروز راحت باش
ا/ت: باشه خدافظ
ا/ت: خب زنگ بزن ببینم اعضا بیدارن یا نه
ا/ت: بوق بوق بوق
نامجون: سلام
ا/ت:: سلام نامجون یک لحضه گوشی ( وایستاد تا جایی که میدونم نامجون خوب برای مشورت کردن پس بهتر تنها با هاش برم )
نامجون: الو ا/ت
ا/ت: نامجون میگم میس فقط تو با من بیایی بیرون کارت دارم
نامجون: باشه
ا/ت: خدافظ
نامجون: خدافظ
ویو نامجون: وایی خیلی خوب فقط من اون یعنی چی کارم داره دارم میمیرم چقدر خوب ولی لباس چی بپوشم خب باید فعلا که طبیعی رفتار کنم
ویو ا/ت: خب بهتر بدم زود تر آماده بشم ( خب لباسی که پوشید صفحه بعد)
روتین پوستیم کردم لباسم پوشید راه افتادم که دیدم نامجون اون جاست
ا/ت: سلام نامجون بخشید دیره کردم
نامجون: من همین الان رسیدم
ا/ت: نامجون یک چیزی میخوام بهت بگم
نامجون : بگو
ا/ت: دیروز رفت بودم که اعضا بلک پینک میکاپ کنم بهم پیشنهاد دادن که عضو گروه بشم
نامجون: خب تو چی گفتی
ا/ت: هیچی
نامجون: میگم میخوایی عضو گروه ما بشی
ا/ت: چی
نامجون: مگه چشه
ا/ت: خب شما هفت تا پسر هستین با من بعد بد نمیش
نامجون: نه ولی خب هر چی که خودت دوست داریی
ا/ت: نامجون خیلی بدی
نامجون: چرا
ا/ت: من دیشب به اندازه کافی تو فکر بودم
نامجون: انتخاب با خودت
ا/ت: دیدم صدای زنگ گوشیم اومد برداشتم جواب دادم
یوری: کجایی خانم
ا/ت: بیرون
یوری : کجایی بیرون
ا/ت: سئول
یوری: وایستا همون جا الان میام
ا/ت: اوکی خدافظ حداقل خدافظی هم نکرد
نامجون: خب دیگ من میرم
ا/ت: کجا
نامجون: خونه یاد نره وقتی انتخاب کردی بهم بگو باشه
ا/ت: باشه
ویو ا/ت: دیدم یوری دار میاد
ا/ت:بلاخره
یوری : خودت هم دیره میکنی
ا/ت: یوری چند تا چیزی میخوام بهت بگم
یوری: بگو
ا/ت: یوری بدبخت شدم دیروز که رفت بود اعضا بلک پینک میکاپ کنم درخواست دادن که برم تو گروه امروز هم نامجون اینو گفت وایی
یوری: خب از نظر من برو تو گروه بلک پینک
ا/ت: چرا....
خب این پارت هم تموم شه امیدورام خوشتون بیاد باید بگم که پارت بعد قرار جالب تر بش به شرط اینکه حمایت بش
ویو ا/ت: حدود ساعت ۱۱ صبح بود اولین کاری که کردم زنگ زد یوری
ا/ت: بوق بوق بوق
یوری: سلام ا/ت
ا/ت: یوری امروز کاری دارم یا نه
یوری: نه دیگ امروز راحت باش
ا/ت: باشه خدافظ
ا/ت: خب زنگ بزن ببینم اعضا بیدارن یا نه
ا/ت: بوق بوق بوق
نامجون: سلام
ا/ت:: سلام نامجون یک لحضه گوشی ( وایستاد تا جایی که میدونم نامجون خوب برای مشورت کردن پس بهتر تنها با هاش برم )
نامجون: الو ا/ت
ا/ت: نامجون میگم میس فقط تو با من بیایی بیرون کارت دارم
نامجون: باشه
ا/ت: خدافظ
نامجون: خدافظ
ویو نامجون: وایی خیلی خوب فقط من اون یعنی چی کارم داره دارم میمیرم چقدر خوب ولی لباس چی بپوشم خب باید فعلا که طبیعی رفتار کنم
ویو ا/ت: خب بهتر بدم زود تر آماده بشم ( خب لباسی که پوشید صفحه بعد)
روتین پوستیم کردم لباسم پوشید راه افتادم که دیدم نامجون اون جاست
ا/ت: سلام نامجون بخشید دیره کردم
نامجون: من همین الان رسیدم
ا/ت: نامجون یک چیزی میخوام بهت بگم
نامجون : بگو
ا/ت: دیروز رفت بودم که اعضا بلک پینک میکاپ کنم بهم پیشنهاد دادن که عضو گروه بشم
نامجون: خب تو چی گفتی
ا/ت: هیچی
نامجون: میگم میخوایی عضو گروه ما بشی
ا/ت: چی
نامجون: مگه چشه
ا/ت: خب شما هفت تا پسر هستین با من بعد بد نمیش
نامجون: نه ولی خب هر چی که خودت دوست داریی
ا/ت: نامجون خیلی بدی
نامجون: چرا
ا/ت: من دیشب به اندازه کافی تو فکر بودم
نامجون: انتخاب با خودت
ا/ت: دیدم صدای زنگ گوشیم اومد برداشتم جواب دادم
یوری: کجایی خانم
ا/ت: بیرون
یوری : کجایی بیرون
ا/ت: سئول
یوری: وایستا همون جا الان میام
ا/ت: اوکی خدافظ حداقل خدافظی هم نکرد
نامجون: خب دیگ من میرم
ا/ت: کجا
نامجون: خونه یاد نره وقتی انتخاب کردی بهم بگو باشه
ا/ت: باشه
ویو ا/ت: دیدم یوری دار میاد
ا/ت:بلاخره
یوری : خودت هم دیره میکنی
ا/ت: یوری چند تا چیزی میخوام بهت بگم
یوری: بگو
ا/ت: یوری بدبخت شدم دیروز که رفت بود اعضا بلک پینک میکاپ کنم درخواست دادن که برم تو گروه امروز هم نامجون اینو گفت وایی
یوری: خب از نظر من برو تو گروه بلک پینک
ا/ت: چرا....
خب این پارت هم تموم شه امیدورام خوشتون بیاد باید بگم که پارت بعد قرار جالب تر بش به شرط اینکه حمایت بش
۱۷.۶k
۲۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.