فیک هفت عاشق پارت ۵
فیک هفت عاشق پارت ۵
یوری: از نظر من برو تو گروه بلک پینک
ا/ت: چرا
یوری: خب ببین الان بخوایی بری تو اون گروه بی تی اس خیلی برات شایعه درست میکنن این یک دو اینکه خب تو فقط یو دختری اونا هفت پسر هستن فهمیدی
ا/ت: باش
یوری: بریم لباس بخریم
ا/ت: لباس چرا
یوری: چون من لباس میخوام
ا/ت: اوکی
_____________ویو ا/ت____________________
بعد از کلی خرید کردن خانم یوری منم اومدم خونه و تو فکر رفتم که کدوم گروه برم پس فهمیدم که یوری راست میگفت زود گوشی برداشت و زنگ زدم ولی استرس داشتم
ا/ت: بوق بوق بوق بوق
رزی: سلام ا/ت
ا/ت: سلام رزی خوبی
رزی: بله خب نظرت چی
ا/ت: ببین من همه ایی رقص هایی شما را بلدم و خب خودم خیلی وقت پیش مربی رقص بودم خب میدونم دنس درست کنم میش کارموز نشم
رزی: خب من با کمپانی حرف میزنم بهت میگم قطع کن الان زنگ میزنم
ا/ت: باشه قطع کردم خیلی استرس داشتم وایی یعنی من قرار عضو گروه بلک پینک بشم اون هم یک ایرانی بهتر نا زنگ میزن یک چایی بخورم استرسم کم بش بعد ۱۰ دقیقه
ا/ت: دیدم صدای زنگ گوشی اومد زود رفتم جواب دادم
رزی: خب با کمپانی حرف زدم قبول کرد فقط تو باید بیایی قرار داده ببندی
ا/ت: اوکی
رزی: راستی باید تو پیش ما زندگی کنی
ا/ت: ب...ب...ا...ش...ا
رزی: حالا همین الان وسایلت جمع کن بیا خونه و فردا بریم باهم
ا/ت: باشه خدافظ تا گوشی قطع کردم از خوشحالی بریدم بالا وایی بلاخره خوشحالم که اومدم کره ولی بهتر از بلینک ها مخفی کنم که ایرانی هستم چون هیت میگرم ( خب لباس ها را جمع کرد رفت خونه اعضا یعنی کل اعضا یک جا زندگی میکردن و باید بگم بعد از مثلا تو فیک ۵ ماه گذشت و خب خیلی از طرف کمپانی که بی تی اس توش هست درخواست میگره و قبول میکن ) خب رسیدم خونه رفتم دیدم یک اتاق اضافی هست
ا/ت: بخشید جنی این اتاق کی
جنی: اون اتاق سولی ( بچه من همه جا که شنیدم سولی عضو گروه بلک پینک بود)
ا/ت: آهان.......
خب بچه ها اگه این فیک حمایت بش اون چند پارتی هم مینویسم و این خواهش میکنم یکم حمایت کنین
یوری: از نظر من برو تو گروه بلک پینک
ا/ت: چرا
یوری: خب ببین الان بخوایی بری تو اون گروه بی تی اس خیلی برات شایعه درست میکنن این یک دو اینکه خب تو فقط یو دختری اونا هفت پسر هستن فهمیدی
ا/ت: باش
یوری: بریم لباس بخریم
ا/ت: لباس چرا
یوری: چون من لباس میخوام
ا/ت: اوکی
_____________ویو ا/ت____________________
بعد از کلی خرید کردن خانم یوری منم اومدم خونه و تو فکر رفتم که کدوم گروه برم پس فهمیدم که یوری راست میگفت زود گوشی برداشت و زنگ زدم ولی استرس داشتم
ا/ت: بوق بوق بوق بوق
رزی: سلام ا/ت
ا/ت: سلام رزی خوبی
رزی: بله خب نظرت چی
ا/ت: ببین من همه ایی رقص هایی شما را بلدم و خب خودم خیلی وقت پیش مربی رقص بودم خب میدونم دنس درست کنم میش کارموز نشم
رزی: خب من با کمپانی حرف میزنم بهت میگم قطع کن الان زنگ میزنم
ا/ت: باشه قطع کردم خیلی استرس داشتم وایی یعنی من قرار عضو گروه بلک پینک بشم اون هم یک ایرانی بهتر نا زنگ میزن یک چایی بخورم استرسم کم بش بعد ۱۰ دقیقه
ا/ت: دیدم صدای زنگ گوشی اومد زود رفتم جواب دادم
رزی: خب با کمپانی حرف زدم قبول کرد فقط تو باید بیایی قرار داده ببندی
ا/ت: اوکی
رزی: راستی باید تو پیش ما زندگی کنی
ا/ت: ب...ب...ا...ش...ا
رزی: حالا همین الان وسایلت جمع کن بیا خونه و فردا بریم باهم
ا/ت: باشه خدافظ تا گوشی قطع کردم از خوشحالی بریدم بالا وایی بلاخره خوشحالم که اومدم کره ولی بهتر از بلینک ها مخفی کنم که ایرانی هستم چون هیت میگرم ( خب لباس ها را جمع کرد رفت خونه اعضا یعنی کل اعضا یک جا زندگی میکردن و باید بگم بعد از مثلا تو فیک ۵ ماه گذشت و خب خیلی از طرف کمپانی که بی تی اس توش هست درخواست میگره و قبول میکن ) خب رسیدم خونه رفتم دیدم یک اتاق اضافی هست
ا/ت: بخشید جنی این اتاق کی
جنی: اون اتاق سولی ( بچه من همه جا که شنیدم سولی عضو گروه بلک پینک بود)
ا/ت: آهان.......
خب بچه ها اگه این فیک حمایت بش اون چند پارتی هم مینویسم و این خواهش میکنم یکم حمایت کنین
۱۱.۶k
۲۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.