پارت۲۱ دلبربلا
#پارت۲۱ #دلبربلا
کلاس دوممون ده مین دیگه شروع میشد
رفتیم کلاس و ردیف آخر نشستیم
ساعت کلاسای ثنا با ما فرق میکرد
بچه ها نفس هم نمیکشیدن
گفتم
ـ بنالین دیگه حوصلم پوکید
یهو سونیا منفجر شد
ـ خاک بر سرت این چه کاری بود پسره رو میشناسی باباش هزار تای مارو میخره و آزاد میکنه پاش بیوفته با یه اشاره میتونه اخراجت کنه تو دو دقبقه نمیتونی جلوی خودتو بگیری
با داد گفتم
ـ هر خری میخواد باشه الاغ الان به جای طرفداری از من طرف اونو میگیری؟؟ بزغاله تقصیر من بود یا اون من که داشتم میخوابیدم غلط میکنه میاد صندلی زیرمو میکشه پسره کره خر
داشتم همینطوری فحش میدادم که دنیا پرید و دهنمو گرفت
یه عالمه آدم دورمون بودن
دنیا به سونیا گفت
ـ خب راست میگه دیگه مگه پسره مرض داشت
یه پسره از وسط جمعیت گفت
ـ ابجی از من میشنوی با این پسره کل ننداز هم ترم بالا تره هم پارتیش کلفته
ـ خرشم کلفت باشه از پس من نمیتونه بر بیاد نمیدونم چرا همتون ازش میترسین
دنیا جمعیتو پراکنده کرد بعدم هم نشستیم سر جامون
استاد اومد و شروع کرد به زر زدن
من وسط بودم سمت چپم سونیا و سمت راستم دنیا بود
سونیا یه کاغذ گرفت طرفم روش نوشته بود
ـ یکی از بچه ها در مورد این پسره داشت حرف میزد منم شنیدم مثل اینکه واقعا خرش میره از خر شیطون بیا پایین ول کنش بشو ولی اگه خواستی ادامه بدی من هستم رو من حساب کن
دنیا کاغذو از دستم کشید و مشغول خوندن شد
یکم بعد شروع کرد به نوشتن
ده مین بعد کاغذو گرفت سمتم
ـ منم هستم در ضمن یه چیزیو یادم رف بهت بگم این پسره چون خوشگل بود از وقتی که وارد سلف شدیم من حواسم بش بود فک کنم داشتن شرطی بازی میکردن ولی نفهمیدم چی بازی مثل اینکه پسره باخت و دوستاشم گفتن بیاد صندلی زیر تورو بکشه آخه با دستشون داشتن به تو اشاره میکردن
سریع نوشتم
ـ هم برای خودش هم برای دوستاش دارم
کاغذو دادم دست دنیا و از استاد اجازه گرفتم و رفتم بیرون
داغ کرده بودم اساسی
لایک و کامنت فراموش نشه عزیزان😍 😍
کلاس دوممون ده مین دیگه شروع میشد
رفتیم کلاس و ردیف آخر نشستیم
ساعت کلاسای ثنا با ما فرق میکرد
بچه ها نفس هم نمیکشیدن
گفتم
ـ بنالین دیگه حوصلم پوکید
یهو سونیا منفجر شد
ـ خاک بر سرت این چه کاری بود پسره رو میشناسی باباش هزار تای مارو میخره و آزاد میکنه پاش بیوفته با یه اشاره میتونه اخراجت کنه تو دو دقبقه نمیتونی جلوی خودتو بگیری
با داد گفتم
ـ هر خری میخواد باشه الاغ الان به جای طرفداری از من طرف اونو میگیری؟؟ بزغاله تقصیر من بود یا اون من که داشتم میخوابیدم غلط میکنه میاد صندلی زیرمو میکشه پسره کره خر
داشتم همینطوری فحش میدادم که دنیا پرید و دهنمو گرفت
یه عالمه آدم دورمون بودن
دنیا به سونیا گفت
ـ خب راست میگه دیگه مگه پسره مرض داشت
یه پسره از وسط جمعیت گفت
ـ ابجی از من میشنوی با این پسره کل ننداز هم ترم بالا تره هم پارتیش کلفته
ـ خرشم کلفت باشه از پس من نمیتونه بر بیاد نمیدونم چرا همتون ازش میترسین
دنیا جمعیتو پراکنده کرد بعدم هم نشستیم سر جامون
استاد اومد و شروع کرد به زر زدن
من وسط بودم سمت چپم سونیا و سمت راستم دنیا بود
سونیا یه کاغذ گرفت طرفم روش نوشته بود
ـ یکی از بچه ها در مورد این پسره داشت حرف میزد منم شنیدم مثل اینکه واقعا خرش میره از خر شیطون بیا پایین ول کنش بشو ولی اگه خواستی ادامه بدی من هستم رو من حساب کن
دنیا کاغذو از دستم کشید و مشغول خوندن شد
یکم بعد شروع کرد به نوشتن
ده مین بعد کاغذو گرفت سمتم
ـ منم هستم در ضمن یه چیزیو یادم رف بهت بگم این پسره چون خوشگل بود از وقتی که وارد سلف شدیم من حواسم بش بود فک کنم داشتن شرطی بازی میکردن ولی نفهمیدم چی بازی مثل اینکه پسره باخت و دوستاشم گفتن بیاد صندلی زیر تورو بکشه آخه با دستشون داشتن به تو اشاره میکردن
سریع نوشتم
ـ هم برای خودش هم برای دوستاش دارم
کاغذو دادم دست دنیا و از استاد اجازه گرفتم و رفتم بیرون
داغ کرده بودم اساسی
لایک و کامنت فراموش نشه عزیزان😍 😍
۸۱.۰k
۱۶ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.