Part:{1}
Part:{1}
خب گایز من یه توضیحی بدم:ا/ت و تهیونگ ازدواج کردن درواقع حدودا یه هفته و امروز هم تولد تهیونگه و ا/ت قراره سوپرایزش بکنه......
ویو ا/ت:امروز تولد تهیونگه و باید سوپرایز کنم
ویو تهیونگ:امروز تولدمه و فک کنم ا/ت قراره سوپرایزم کنه خیلی خوشحالم چون اولین جشن دونفرمون بعد عروسیمونه و تولد منم هست....
تهیونگ:از سرکار اومد خونه در زد...
ا/ت:کیه؟
تهیونگ:منم منم مادرتون غذا اوردم براتون..
ا/ت:وایی تهیونگ چیمیگی(خنده)
تهیونگ:سلام خانم کوچولو(خنده)
ا/ت:سلام عزیزم(همو کیس میکنن)
تهیونگ:خوبی چخبر؟
ا/ت:خوبم مرسی از تو چخبر شرکت درچه حاله
تهیونگ:خوبم مرسی شرکتم همچی خوب پیش میره
ا/ت:راسی تولدتون مبارک اقایه شیطون
تهیونگ:خعلی ممنون بز بز قندی(خنده)
ا/ت:(خنده)امشب یکم زودتر بیا خونه
تهیونگ:چشم
بعد ناهار تهیونگ رف....
ویو ا/ت:بعد اینکه تهیونگ رفت رفتم گل و کیکو اینجور چیزا سفارش دادم اومدم خونرو تمیز کردم و گلارو چیدم از در تا میز غذا درست کردم شعم گذاشتم میزو چیدم وع بیبی چکمو گذاشتم رو میز البته یجورایی مثه کادو کرده بودمش و ساعتم برایه تهیونگ خریده بودم کادو کردم اونارم گذاشتم رو میز(هع ا/ت حاملس حیحی از اول نگفتم گفتم سوپرایز بشین😎😂)بعد رفتم لباس پوشیدم گیریم لایتکردم موهامو گوجه ای بستم...ساعت نزدیکایه 9ونیم اینا بود تهیونگ در زد...
ا/ت:دسته گل رو برداشتم رفتم سمت در درو باز کردم
تهیونگ:وایی خدایه من چقدر اینجارو خوشگل کردی عشقم چقدر خودت خوشگل شدی نفسم واو انتظار نداشتم
ا/ت:خوش اومدی نفسم امیدوارم واقعا خوشت اومده باشه
تهیونگ:خیلی زحمت کشیدی واو غذاهارو
ا/ت:(خنده)بیا بشین
تهیونگ:وایی کیک چقدرخوشگله عوا دوتا کادو خریدی؟
ا/ت:عام درواقع حالا غذاتو بخور بعد کادورو باز میکنیم
تهیونگ:باشه
[میشینن میخورن و کیک هم میخورن]
ا/ت:خب بیا باز کنیم کادوهاتو اول اینو باز کن(ساعترو نشون داد)
خب گایز من یه توضیحی بدم:ا/ت و تهیونگ ازدواج کردن درواقع حدودا یه هفته و امروز هم تولد تهیونگه و ا/ت قراره سوپرایزش بکنه......
ویو ا/ت:امروز تولد تهیونگه و باید سوپرایز کنم
ویو تهیونگ:امروز تولدمه و فک کنم ا/ت قراره سوپرایزم کنه خیلی خوشحالم چون اولین جشن دونفرمون بعد عروسیمونه و تولد منم هست....
تهیونگ:از سرکار اومد خونه در زد...
ا/ت:کیه؟
تهیونگ:منم منم مادرتون غذا اوردم براتون..
ا/ت:وایی تهیونگ چیمیگی(خنده)
تهیونگ:سلام خانم کوچولو(خنده)
ا/ت:سلام عزیزم(همو کیس میکنن)
تهیونگ:خوبی چخبر؟
ا/ت:خوبم مرسی از تو چخبر شرکت درچه حاله
تهیونگ:خوبم مرسی شرکتم همچی خوب پیش میره
ا/ت:راسی تولدتون مبارک اقایه شیطون
تهیونگ:خعلی ممنون بز بز قندی(خنده)
ا/ت:(خنده)امشب یکم زودتر بیا خونه
تهیونگ:چشم
بعد ناهار تهیونگ رف....
ویو ا/ت:بعد اینکه تهیونگ رفت رفتم گل و کیکو اینجور چیزا سفارش دادم اومدم خونرو تمیز کردم و گلارو چیدم از در تا میز غذا درست کردم شعم گذاشتم میزو چیدم وع بیبی چکمو گذاشتم رو میز البته یجورایی مثه کادو کرده بودمش و ساعتم برایه تهیونگ خریده بودم کادو کردم اونارم گذاشتم رو میز(هع ا/ت حاملس حیحی از اول نگفتم گفتم سوپرایز بشین😎😂)بعد رفتم لباس پوشیدم گیریم لایتکردم موهامو گوجه ای بستم...ساعت نزدیکایه 9ونیم اینا بود تهیونگ در زد...
ا/ت:دسته گل رو برداشتم رفتم سمت در درو باز کردم
تهیونگ:وایی خدایه من چقدر اینجارو خوشگل کردی عشقم چقدر خودت خوشگل شدی نفسم واو انتظار نداشتم
ا/ت:خوش اومدی نفسم امیدوارم واقعا خوشت اومده باشه
تهیونگ:خیلی زحمت کشیدی واو غذاهارو
ا/ت:(خنده)بیا بشین
تهیونگ:وایی کیک چقدرخوشگله عوا دوتا کادو خریدی؟
ا/ت:عام درواقع حالا غذاتو بخور بعد کادورو باز میکنیم
تهیونگ:باشه
[میشینن میخورن و کیک هم میخورن]
ا/ت:خب بیا باز کنیم کادوهاتو اول اینو باز کن(ساعترو نشون داد)
۸.۲k
۲۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.