فیک انتقام عاشقانهپارت

فیک انتقام عاشقانه《پارت ۱》
تو خواب ناز بودم که گوشیم زنگ خورد،بدون نگاه کردن به صفحه جواب دادم که صدای جیغ نانیا تو گوشم پیچید:
+سلام دوست جونی صبحت بخیر
-سلام صبح توهم بخیر
+دیشب ساعت چند رسیدی الان کجایی؟؟؟؟
-دیشب ساعت دوازده رسیدم الانم هتلم
+مگه با رئیس کمپانی قرار کاری نداری پس چرا هنوز هتلی یک وقت دیرت نشه
-مگه ساعت چنده؟؟؟
+به وقت اونجا میشه هفت صبح
-باشه اگه کاری نداری قطع کن بعدا بهت زنگ میزنم برم حاضرشم تا یک ساعت دیگه تو کمپانی باشم
+باشه عزیزم امیدوارم موفق باشی خدانگهدار
سلام من صبام،پانزده سالمه یک دورگه ایرانی آمریکایی و یک مدل لباسم و نیویورک زندگی می کردم اما پدربزرگم من رو فرستاده کره تا توی کمپانی JYP وارد یک گروه بشم و بشم خواننده واقعا دلیل کارای پدربزرگم را نمی فهمیدم الانم باید حاضر میشدم برم کمپانی برای بستن قرارداد رفتم دستشویی و دست و صورتم را شستم بعدشم رفتم یک صبحانه‌ توپ سفارش دادم نشستم خوردمش از وقتی که یادم میاد اگه دیر غذا می خوردم سرگیجه شدید می گرفتم و مجبور می شدم برم دکتر.
بعد از تموم شدن صبحانه از توی ساکم یک تیشرت ناف نمای سفید و ساده به همراه شلوار جین آبی آسمانی برداشتم و تنم کردم یک کیف دستی سفید‌ عروسکی هم برداشتم و گوشیم را داخلش گذاشتم بعدشم نشستم جلوی آینه تا موهامو ببندم چون موهام خیلی بلند بود و تا باسنم میرسید بافت باز زدم و انداختم کنارم حالا نوبت آرایش بود همیشه از آرایش زیاد متنفر بودم اما چون روز اولی بود که تو کمپانی ظاهر می شدم ترجیح دادم بیشتر از همیشه آرایش کنم کمی کرم زد آفتاب به صورتم زدم و یک خط چشم ساده و دخترانه به همراه ریمل و یک رژلب کالباسی زدم بلند شدم تا برم کفش های اسپرت سفیدم را پام کردم و سریع از هتل اومدم و سوار تاکسی شدم بخاطر علاقم به زبان های‌ خارجی زبان کره ای را کامل بلد بودم و راحت آدرس را به راننده دادم.
داشتم بیرون رو نگاه میکردم که راننده گفت:خانم رسیدیم
کرایه را حساب کردم و پیاده شدم رفتم توی کمپانی و به منشی گفتم تا به رئیس بگه من اومدم چند لحظه بعد منشی اومد و گفت برم توی اتاق؛در زدم
+بیا تو
-سلام رئیس من صبام نوه آقای بریسون
+بله دخترم بیا بشین،خوبی،پدربزگت چطوره؟؟؟
-خوبم ممنونم پدر بزرگم هم خوبه
+چقدر بزرگ شدی چند سالی میشه دیگه همراه پدربزگت ندیدمت چند سالته؟؟؟؟
-من پونزده سالمه
+خیلی خوب دخترم خوب میدونی چون به سن قانونی نرسیدی پدربزرگت هم قرداد را امضا کرده اما تو هم باید امضا کنی و یک سری چیز ها است که الان بهت باید بگم اول اینکه چون میدونم توی رقص و خوانندگی مهارت داری فقط یک امتحان کلی امروز میدی و اگه قبول شدی بدون گذراندن دوره کارآموزی وارد گروه میشی و دوم اینکه با توجه به مهارت هات گروهت انتخاب میشه و حق اعتراض نداری حالا اگه قبول داری میتونی قرارداد را امضا کنی.
هیچ راهی جز امضا کردن قرارداد نداشتم پس گرفتمش و امضا کردم
+فعلا میتونی بری اما تا دو ساعت دیگه اینجا باش برای امتحانت
-ممنون خدانگهدار
-از کمپانی اومدم بیرون و رفتم پارک رو به روی کمپانی روی نیمکت نشستم و به نانیا زنگ زدم و از سیر تا پیاز ماجرا را براش تعریف کردم ‌
-نانیا جونم فعلا بای
+خداحافظ
به ساعتم نگاه کردم سریع رفتم توی کمپانی و از منشی پرسیدم کجا باید برم و اتاقی که باید برای امتحان برم و بهم نشون داد.رفتم تو اتاق و امتحان را دادم و سریع اومدم بیرون تا جواب رو بهم بدن چند دقیقه بعد منشی اومد و گفت که برم تو اتاق رئیس
+دخترم امتحانت عالی بود و با توجه به مهارتت میری به یک گروه پسرانه به اسم گات سون و اینکه تو اولین عضو دختر این گروه هستی و به همراه اونا در خونه ای که برای گروه انتخاب شده میمونی الان هم برو وسایلت را بیار و هر وقت اومدی به همراه منیجر برو تا با گروه آشنا بشی
-ممنونم خدانگهدار
(اینم پارت اول فیک انتقام عاشقانه ، از امروز روزی دو پارت می زارم،لطفا لایک و کامنت بزارید ممنون)
دیدگاه ها (۱۳)

انتقام عاشقانه پارت ۲از کمپانی اومدم بیرون و سوار تاکسی شدم ...

جی رام عیز ریل

سلام دوستان اینم تیزر اولین فیکی که قول داده بودم امروز قسمت...

♡سلام به همه صبحتون بخیر♡😘 روزتون پر از شادی😘

عاشق یه خلافکار شدم پارت ۲فرداا.ت تو ذهنش :از خواب بیدار شدم...

عشق مافیاییp9

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط