خانه های امروز غریبند

خانه های امروز غریبند
غریبه پسندند
خودی ها را نمی شناسند
اصلا وفا ندارند
اتاقهاشان کوچک است بی چراغ است یا اگر نوری دارد، زورکی است
دیوارهاشان از صدای هق هق باران می لرزند ولی گریه نمی کنند ولی بوی آجر و خاک نمی دهند
اصلا بلد نیستند ساز و دهل بشنوند از اتاقهاشان صدای بنان نمی آد..
من آدم خانه های امروزی نیستم ......
دیدگاه ها (۲)

دلخوش باش به باریکه‌‌ ی نوری که از بین چین های پرده، روی تخت...

ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ🍁 به خودم میگویم در دیاری که پر از دیو...

یک پنجره برای دیدن یک پنجره برای شنیدن یک پنجره که مثل حلقهٔ...

کاش خیاط ها روزگار را می نوشتند... اگرخیاط ها روزگار را می ن...

نسیمی سرد پرد هارا تکان میداد.روشنی داخل اتاق وجود نداشت بجز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط