مارها دیگه صدای هییییسسس در نمیارن

مارها دیگه صدای هییییسسس در نمیارن!
اونها عزیزم و جانم و رفیق صدات میکنن
مراقب باشد نیش نخورید
دیدگاه ها (۷۶)

مادربزرگ حواسش به شمعدانی‌ها بود.همین چرخی که می‌زد کنار حوض...

تو این دنیا که میتونی هر چیزی باشی، انتخاب کن که مهربان باشی

زائری بارانی ام آقابدادم میرسی؟بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم م...

سَـرد شُدیـمـ یوآش یوآش[رابطه مونـ نفَـس نداشـتـ .

برای یونام که از خدامم بیشتر میپرستمش

رمان بغلی من پارت ۱۱۵و۱۱۶و۱۱۷ارسلان :یه روز نشده ناز میشیدیا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط