P9
P9
مگه خود درگیری دارم عیشش اصلا امروز اینجا میمونم فردا میرم عمارت
رفتم داخل اتاقی که تو هتل گرفته بودم
خواستم به بادیگاردم زنگ بزنم خبر بدم که حالم خوبه و دنبالم نگردن
که داشتم دنبال گوشی میگشتم دیدم نی همه جارو زیر و رو کردم اما نبود وات؟ کجاستتت
یهو دوباره دیشب یادم اومد که اون دخترههههههههههه بی همه چیز گوشیم رو برداشته هرزه
رفتم بیرون اتاق که ی تلفن عمومی اونجا بود اما نیاز به کارت داشت که بعضی ها دارن(کوک داشت ولی تو عمارت بود)
رفتم از قسمت صندوق کارت مرده رو گرفتم و ب بابام زنگ زدم چون شماره بادیگاردم رو حفظ نبودم
و بهش خبر دادم موضوع رو بهش گفتمو...
و قطع کردم رفتم افتادم رو تخت اتاقم و خوابیدم تا شب
(ویوا. ت)
از اتاق در رفتم
فلش بک فردا صبح
هعععع گوشیشو برداشتم که چکارش کنم ههااااااااا(داد)
¢چخبرههه
+ببخشید به خودم داشتم حرف میزدم
¢اوکی آروم با خودشم دعوا داره
تصمیم گرفتم داخل موبایلش رو نگاه کنم اما رمز داشت صفحه رو روشن کردم که دیدم هع رمز نداره سریع داخلش رو چک کردم
کلی عکس از خودش و خانواده شو جنازه و اصلحه و چیزایی مافیایی بود انگار مافیا بودن رو دوس داره
رفتم قسمت پیام هاش یکی پیام داده بود ب نامه بادیگارد این چیه دیگه نوشته بود :کوک حالت خوبه از دیشب ازت خبری نیست ارباب بزرگ (پدر کوک) خیلی نگرانت هستن
هع اسمش کوکه رفتم تو دفتر یادداشتش(بیشتر گوشی ها دفتر يادداشت دارن)
داخلش کد ملیش رو نوشته بود و شمارشو
هع اینقدر یعنی کند ذهنه که نمیتونه حفظش کنه؟
چه مسخره
رفتم با کمک کد ملیش وارد حریم خصوصی اش شدم کمی پایین تر رفتمه دیدم نوشته بود بزرگ ترین باند مافیایی کره رو پدرش اداره میکنه و بعد پدرش ب جئون جونگ کوک میرسه
هوففففف
نمیتونستم باور کنم راستی راستی مافیاست جرررررر نهههههه
من با ی مافیا ملاقات کردم اگه اون بفهمه من الان کجام بفهمه گوشیش دسته منه چی
از سر ترس سریع موهامو شونه کردم ی هودی مشکی پوشیدم و رفتم کفش پوشیدم بدون صبحانه رفتم سمت همون هتل و در زدم
+تق تق
کوک با چهره پریشان اومد و در رو باز کرد
+ام. چی.. چیز... چیز
_چیز.؟
+گ.. گو....شیت
_ذست تو چکار میکنه(صدای بم)
+فکر کردم گوشی منه برای همین بردمش
_پس مطمئن شدی مافیا هستم چون تمام اصلاعات من رو توسط کدملی ام خوندی
+ا.. نه.. اصلا از کجا میدونی
دستم رو کشید و برد داخل اتاق و گفت.........
¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
100کامنت
#فیک
#سناریو
#بلک_پینگ
#بی_تی_اس
مگه خود درگیری دارم عیشش اصلا امروز اینجا میمونم فردا میرم عمارت
رفتم داخل اتاقی که تو هتل گرفته بودم
خواستم به بادیگاردم زنگ بزنم خبر بدم که حالم خوبه و دنبالم نگردن
که داشتم دنبال گوشی میگشتم دیدم نی همه جارو زیر و رو کردم اما نبود وات؟ کجاستتت
یهو دوباره دیشب یادم اومد که اون دخترههههههههههه بی همه چیز گوشیم رو برداشته هرزه
رفتم بیرون اتاق که ی تلفن عمومی اونجا بود اما نیاز به کارت داشت که بعضی ها دارن(کوک داشت ولی تو عمارت بود)
رفتم از قسمت صندوق کارت مرده رو گرفتم و ب بابام زنگ زدم چون شماره بادیگاردم رو حفظ نبودم
و بهش خبر دادم موضوع رو بهش گفتمو...
و قطع کردم رفتم افتادم رو تخت اتاقم و خوابیدم تا شب
(ویوا. ت)
از اتاق در رفتم
فلش بک فردا صبح
هعععع گوشیشو برداشتم که چکارش کنم ههااااااااا(داد)
¢چخبرههه
+ببخشید به خودم داشتم حرف میزدم
¢اوکی آروم با خودشم دعوا داره
تصمیم گرفتم داخل موبایلش رو نگاه کنم اما رمز داشت صفحه رو روشن کردم که دیدم هع رمز نداره سریع داخلش رو چک کردم
کلی عکس از خودش و خانواده شو جنازه و اصلحه و چیزایی مافیایی بود انگار مافیا بودن رو دوس داره
رفتم قسمت پیام هاش یکی پیام داده بود ب نامه بادیگارد این چیه دیگه نوشته بود :کوک حالت خوبه از دیشب ازت خبری نیست ارباب بزرگ (پدر کوک) خیلی نگرانت هستن
هع اسمش کوکه رفتم تو دفتر یادداشتش(بیشتر گوشی ها دفتر يادداشت دارن)
داخلش کد ملیش رو نوشته بود و شمارشو
هع اینقدر یعنی کند ذهنه که نمیتونه حفظش کنه؟
چه مسخره
رفتم با کمک کد ملیش وارد حریم خصوصی اش شدم کمی پایین تر رفتمه دیدم نوشته بود بزرگ ترین باند مافیایی کره رو پدرش اداره میکنه و بعد پدرش ب جئون جونگ کوک میرسه
هوففففف
نمیتونستم باور کنم راستی راستی مافیاست جرررررر نهههههه
من با ی مافیا ملاقات کردم اگه اون بفهمه من الان کجام بفهمه گوشیش دسته منه چی
از سر ترس سریع موهامو شونه کردم ی هودی مشکی پوشیدم و رفتم کفش پوشیدم بدون صبحانه رفتم سمت همون هتل و در زدم
+تق تق
کوک با چهره پریشان اومد و در رو باز کرد
+ام. چی.. چیز... چیز
_چیز.؟
+گ.. گو....شیت
_ذست تو چکار میکنه(صدای بم)
+فکر کردم گوشی منه برای همین بردمش
_پس مطمئن شدی مافیا هستم چون تمام اصلاعات من رو توسط کدملی ام خوندی
+ا.. نه.. اصلا از کجا میدونی
دستم رو کشید و برد داخل اتاق و گفت.........
¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
100کامنت
#فیک
#سناریو
#بلک_پینگ
#بی_تی_اس
۲۵.۶k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.