صور اسرافیل در خفقان
از کتاب؛ پدیده شناسی هویت انسانی
(صور اسرافیل در خفقان)
۱ _آنگاه که آخرین انسان بر روی زمین تیغ بر شاهرگ خود نهاد تا بنیاد هستی آدمیزاد را از هستی پاک کند و خدا را دوباره بحال خودش تنها و بی شاهد بگذارد حضرت اسرافیل به امر خدا در صورش میدمد و کائنات را خبردار میکند و کل اموات را از زیر خاک زنده میسازد تا به فریاد این آخرین انسان برسند و بقیة الله را از خاک برهانند و به الله برسانند.
۲- هر چند آنچه که گفتم نابترین شعری بود که بشر هرگز نسروده است ولی شعر نبود عرفان ناب و واقعیت جان انسان در تاریخ است که اینک به آخرین لحظات خود نزدیک شده است.
٣- موسيقى هق هق و ضجه و زاری و عربده و تشنج و داغ فراق روح انسان است در اسارت خاک که صدایش تا به آسمان، به گوش خود نرسد پاسخی نمیآید و آن پاسخ هم صدای صور اسرافیل است.
۴- موسیقی همان پژواک صور اسرافیل از وجود بشر است. صور اسرافیل در عرصه تشریع و تدریج و تذکر است.
۵ - موسیقی بشری پژواک صور اسرافیل از تنگه و تنگنای ذات انسان است. و بیانی از قیامت پنجاه هزار ساله است.
۶ - از همان روزی که هابیل بدست قابیل کشته شد پدرشان آدم در همان شاخ گاوی که اسلحه قابیل بود روی به آسمان دمید تا شاید هابیل زنده شود و چند هزار سال است که بشر میدمد و میزند و میخواند تا شاید امواتش و عزیزانش از زیرخاک برخیزند. تا اینکه بالاخره پاسخ خدا هم آغاز شد و خدا هم به خنیاگرش اسرافیل گفت تا بدمد در شیپورش . و اینک این دو موسیقی در هم آمیخته است و دیگر نمیتوان صدای خدا را از صدای بشر تشخیص داد. اینست آنچه که امروزه از زمین بگوش میرسد. چنان صدای تار و تیر بهم آمیخته که نمیتوان بین عشق و نفرت و اندوه و شادی و مرگ و زندگی و کفر و ایمان تشخیص داد.
تالیف:« استاد علی اکبر خانجانی»
(صور اسرافیل در خفقان)
۱ _آنگاه که آخرین انسان بر روی زمین تیغ بر شاهرگ خود نهاد تا بنیاد هستی آدمیزاد را از هستی پاک کند و خدا را دوباره بحال خودش تنها و بی شاهد بگذارد حضرت اسرافیل به امر خدا در صورش میدمد و کائنات را خبردار میکند و کل اموات را از زیر خاک زنده میسازد تا به فریاد این آخرین انسان برسند و بقیة الله را از خاک برهانند و به الله برسانند.
۲- هر چند آنچه که گفتم نابترین شعری بود که بشر هرگز نسروده است ولی شعر نبود عرفان ناب و واقعیت جان انسان در تاریخ است که اینک به آخرین لحظات خود نزدیک شده است.
٣- موسيقى هق هق و ضجه و زاری و عربده و تشنج و داغ فراق روح انسان است در اسارت خاک که صدایش تا به آسمان، به گوش خود نرسد پاسخی نمیآید و آن پاسخ هم صدای صور اسرافیل است.
۴- موسیقی همان پژواک صور اسرافیل از وجود بشر است. صور اسرافیل در عرصه تشریع و تدریج و تذکر است.
۵ - موسیقی بشری پژواک صور اسرافیل از تنگه و تنگنای ذات انسان است. و بیانی از قیامت پنجاه هزار ساله است.
۶ - از همان روزی که هابیل بدست قابیل کشته شد پدرشان آدم در همان شاخ گاوی که اسلحه قابیل بود روی به آسمان دمید تا شاید هابیل زنده شود و چند هزار سال است که بشر میدمد و میزند و میخواند تا شاید امواتش و عزیزانش از زیرخاک برخیزند. تا اینکه بالاخره پاسخ خدا هم آغاز شد و خدا هم به خنیاگرش اسرافیل گفت تا بدمد در شیپورش . و اینک این دو موسیقی در هم آمیخته است و دیگر نمیتوان صدای خدا را از صدای بشر تشخیص داد. اینست آنچه که امروزه از زمین بگوش میرسد. چنان صدای تار و تیر بهم آمیخته که نمیتوان بین عشق و نفرت و اندوه و شادی و مرگ و زندگی و کفر و ایمان تشخیص داد.
تالیف:« استاد علی اکبر خانجانی»
- ۹۶۴
- ۱۵ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط