رفتنی ها و ماندنی ها

(ماندنی ها ورفتنی ها)
از کتاب ؛پدیده شناسی هویت انسانی
۱۴_ هر چه می،گذرد هر که میرود یا می‌میرد خوب و دوست داشتنی می‌شود. پس حقی عظیم در رفتن و مردن و گذشتن
وجود دارد آن حق چیست؟ تاریخ ،فراق ،مرگ نابودی
۱۵ _آنچه که نقد است بد است. حال همواره نفرت انگيز است و آدم را شاکی می‌کند. کیست که از حال و شرایط موجود
خود راضی باشد.
.
۱۶ _گذشته خوب و مهربان و دوست داشتنی است و آینده هم. فقط حال است که بد است . چرا ؟
۱۷_ آنچه که رفته و نیامده خوب است و آنچه که هست بد است . چرا ؟
۱۸ _این مرگ و فناپرستی است ولی عمومی است. تاریخ پرستی و آرمان پرستی یک امر عمومی است ولی حال پرستی فقط متطق به عارفان است.

۱۹_ این مرض از بی حالی بشر است بی وجودی. آدمهای بی وجود از نقد حال خود شاکی هستند و همواره یا حسرت دیروز دارند و یا امید به آینده.
۲۰ _بهرحال چون همه گذشته را دوست دارند پس به این معناست که رفتن خوب است و ماندن خوب نیست . هیچکس دوست ندارد در حال و وضع موجودش تا ابد بماند حتی اگر وضعی ایده آل باشد.

۲۱ _ اشیاء ، آدمها ، حوادث ، اتفاقات، لحظه ها، جملگی رزق آدمی هستند و هر کسی رزق خاص خودش را دارد.
۲۲_ آدمهای بی حال نمی‌توانند آدم با حال را تحمل کنند. آدم با حال کسی است که حال را و ماندن را دوست دارد . گذشته را هم دوست دارد و آینده را هم .
۲۳- آدمهای باحال ماندگارترند یعنی قدر حال را بهتر میدانند زیرا در حال کار می‌کنند . ولی آدمهای بی حال میخواهند هر چه سریعتر بروند تا به شرایطی قابل ماندن برسند.
۲۴_ بهرحال زمان جای ماندن نیست. و حال بی زمانی است
۲۵_ در حال و بی زمانی کسی میتواند بماند که نه حسرتی از دیروز داشته باشد و نه آرمانی برای فردا .
تألیف:«استاد علی اکبر خانجانی»
دیدگاه ها (۰)

ماندنی ها ورفتنی ها

صور اسرافیل در خفقان

ماندنی ها ورفتنی ها

معاد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط