🤍پلیس ومافیا🖤
پارت ۳
(اززبون نامجون)
ماشین رو پارک کردم و پیاده شدم و ا/ت دیدم میخواستم برم پیشش که نگهبان جلوم گرفت
نگهبان: اسم باند لطفا
منم از اسمی که رئیس گفت روگفتم
نامجون: باند کیم
نگهبان: فرمایید
درو باز کرد منم سرعیت رفتن دست ا/ت روگرفتم
(اززبان ا/ت)
دیدم یکی دستمو گفتم ومن برگشتم سمتش گفتم
ا/ت:شما؟
نامجون: سلام من کیم یوجین هستم از باند کیم
ا/ت: خب که چی(باسرررردی تمام)
(اززبان نامجون)
واییی چقدر آدن سردی ولی نمی دونم چرا میبینمش دلم میریزه
نامجون:/
نامجون:اههه هیچی
بدون هیچ حرفی رفت منم رفتم پیشش
نامجون: می تونم اسمتون رو بپرسم
ا/ت: نه
نامجون: چرا
ا/ت: چون میخوام ببینم فضولش کی
نامجون:... ب. باشه
منم سریع رفتم تا از این بیشتر نریده بهم(بی ادب😑😂)
(از زبان ا/ت)
ذهن ا/ت
(واییی چه قدر رومخه اما خیلی جذابه ایشششش دارم ولش کن)
وقتی وارد شدم همه نگاها رومن افتاد اما بهشون اهمیت نمیدادم وپاشدم رفت یجای خیلی دور نشستم وی جام شراب برداشتم
(اززبون نامجون)
ماشین رو پارک کردم و پیاده شدم و ا/ت دیدم میخواستم برم پیشش که نگهبان جلوم گرفت
نگهبان: اسم باند لطفا
منم از اسمی که رئیس گفت روگفتم
نامجون: باند کیم
نگهبان: فرمایید
درو باز کرد منم سرعیت رفتن دست ا/ت روگرفتم
(اززبان ا/ت)
دیدم یکی دستمو گفتم ومن برگشتم سمتش گفتم
ا/ت:شما؟
نامجون: سلام من کیم یوجین هستم از باند کیم
ا/ت: خب که چی(باسرررردی تمام)
(اززبان نامجون)
واییی چقدر آدن سردی ولی نمی دونم چرا میبینمش دلم میریزه
نامجون:/
نامجون:اههه هیچی
بدون هیچ حرفی رفت منم رفتم پیشش
نامجون: می تونم اسمتون رو بپرسم
ا/ت: نه
نامجون: چرا
ا/ت: چون میخوام ببینم فضولش کی
نامجون:... ب. باشه
منم سریع رفتم تا از این بیشتر نریده بهم(بی ادب😑😂)
(از زبان ا/ت)
ذهن ا/ت
(واییی چه قدر رومخه اما خیلی جذابه ایشششش دارم ولش کن)
وقتی وارد شدم همه نگاها رومن افتاد اما بهشون اهمیت نمیدادم وپاشدم رفت یجای خیلی دور نشستم وی جام شراب برداشتم
۸۰.۵k
۰۶ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.